
چطور ده ها ایده کسب و کار داشته باشیم؟
- 19 دی 1400
- ۰
- بازدیدها: 106
- دسته بندی:
چطور ده ها ایده کسب و کار داشته باشیم؟
برای برخی از افراد ایده پردازی به آسانی دیدن آدامس در پیاده رو است. برای دیگران، تقریباً غیرممکن است.
برای من، تولید ایده جدید فقط آسان نیست، بلکه کاری است که همیشه و اغلب بدون تلاش انجام می دهم. من معتقد نیستم که این یک توانایی ذاتی است، بلکه “مهارتی” است که در طول زندگی ام آموخته و تمرین کرده ام.
در حالی که این «یادگیری» اساساً ناخودآگاه بوده است، از آنجایی که من با افراد بیشتری مواجه شدهام که برای ارائه ایدههای جدید تلاش میکنند، تلاش کردهام تا از نحوه انجام آن و اینکه کجا آن را به بهترین شکل انجام میدهم آگاه شوم. این واقعیت که تحقیقات در مورد موضوعات خلاقیت و نوآوری بسیار محبوب شده است، مطمئنا کمک می کند.
من کاملاً معتقدم که هر کسی که به اندازه کافی تمرین کند و تلاش آگاهانه ای برای توجه به مشکلات و شناسایی نیازها انجام دهد، می تواند توانایی خود را برای ارائه ایده های جدید بهبود بخشد.
ایده های خوب شبکه ها هستند
مغز تا حد زیادی از نورون ها تشکیل شده است – حدود ۱۰۰ میلیارد از آنها . آنها با اتصال به یکدیگر، یک سیستم عصبی را تشکیل می دهند که قادر به تصمیم گیری، حس کردن محیط اطراف و صدور فرمان به بدن ما است.
این که چگونه فکر می کنیم، چه فکر می کنیم و چه چیزی می توانیم انجام دهیم، تا حد زیادی نتیجه ارتباطاتی است که این نورون ها با یکدیگر برقرار کرده اند.
در واقع، چیزی که به خصوص در مورد مغز انسان جالب است، توانایی آن در سیم کشی مجدد این اتصالات و ایجاد ارتباطات جدید، بدون توجه به سن است. دانشمندان علوم اعصاب از این خاصیت به عنوان ” پلاستیسیته ” یاد می کنند. و هرچه تجربیات بیشتری داشته باشیم و تغییرات بیشتری در رفتار یا محیطی که تجربه میکنیم، مغز پلاستیکتر میشود، یا توانایی بیشتری در ایجاد اتصالات جدید و سیمکشی مجدد اتصالات قدیمی دارد.
به همین دلیل است که در سالهای بزرگتر، زمانی که بیشتر ما کمتر کار میکنیم و کمتر از مغزمان استفاده میکنیم، به خاطر سپردن اطلاعات و کنترل اعمال بدن سختتر میشویم. مغز ما پلاستیکی بودن را متوقف نکرده است، بلکه عادت به ایجاد ارتباطات جدید را ترک کرده است.
تفاوت مشابهی برای کسانی که عادت به خلق ایده های جدید دارند و کسانی که عادت ندارند وجود دارد. هر چه بیشتر تمرین کنید، مغز شما در ایجاد ارتباطات جدید بهتر خواهد شد. به عبارت ساده تر ، هرچه مغز خود را فعال تر نگه دارید ، ایده های جدید و خوب را برای شما آسان تر می کند!
حالت ایده آل برای خلق ایده
استیو جانسون، نویسنده کتاب « ایدههای خوب از کجا میآیند »، سالها به تحقیق و نوشتن درباره این موضوع پرداخته است.
او معتقد است زمانی که:
شما در زمینه های مختلف کاوش و آزمایش می کنید
شما اجازه می دهید ایده خود به آرامی و در طول زمان توسعه یابد
شما در حال کاوش و کاوش در ایده ارتباطات بینظیر هستید
شما اشتباه می کنید
شما به دنبال کاربردهای جدید برای اختراعات قدیمی هستید
شما بر روی پلتفرم هایی می سازید که قبلاً آمده اند
اگر کتاب او را بخوانید، به سرعت مشخص میشود که محیطهایی که در آن زمان میگذرانید به توانایی شما در ایدهپردازی کمک میکند یا از آن میکاهد.
زمانی که انسان ها برای اولین بار خود را در سکونتگاه های متراکم سازمان دادند، نوآوری اوج گرفت.
با اختراع کشاورزی، برای اولین بار، انسان ها شروع به تشکیل گروه های مسکونی کردند که تعداد آنها به هزاران می رسید. این بدان معناست که ارتباط بیشتر با افراد بیشتری امکان پذیر است و یک ایده خوب می تواند به سرعت در ذهن دیگران سرایت کند و ریشه دوانده باشد.
اگر این را در حین کار، زندگی و آزمایش به خاطر بسپارید، به سرعت متوجه خواهید شد که وقتی در وهله اول هجوم ایدههایی به سراغتان میآید، ارائه ایدههای جدید بسیار آسانتر است. لازم نیست این اتفاق در یک شهر، دانشگاه یا محیطی پر از جمعیت بیفتد. اگر با ایدههای بسیاری از افراد به صورت آنلاین، در کتابها و سایر روشهای ارتباطی تعامل داشته باشید، میتواند به همین راحتی اتفاق بیفتد. کلید “اتصال” است.با در نظر گرفتن این موضوع، بیایید به این موضوع بپردازیم که چگونه میتوانید در واقع ایدههای تجاری ارائه دهید.
۱. ایده های تجاری که مشکلات را حل می کند
ساده ترین راه برای ارائه ایده های تجاری، حل مشکلاتی است که دارید. دومین راه ساده حل مشکلات دیگران است. اینها نباید راه حل های بزرگی مانند جستجوی گوگل یا آمازون باشند – آنها می توانند بسیار کوچکتر باشند.
یکی از شرکتهایی که به لطف داشتن گربههایی که از جعبه بستر زیاد استفاده میکنند، مشکل بزرگی را حل میکند، Fresh Step است . Fresh Step خطی از بستر گربه “قابل برداشت” ایجاد کرده است، به این معنی که وقتی گربه کار خود را انجام می دهد، بستر جمع می شود و من می توانم آن را بدون مشکل بیرون بیاورم. در نهایت، به این معنی است که من باید کمتر شن و ماسه را عوض کنم و تمیز کردن آن بسیار آسان تر است.
یکی دیگر از محصولات مورد علاقه من که مشکلی را برای من حل می کند هدفون های Bose من هستند (توجه داشته باشید، من این نسخه فانتزی را ندارم). دلیل آن این است که آنها به فناوری حذف نویز مجهز شده اند. هنگامی که در یک دفتر شلوغ کار می کنید، یا زمانی که از وسایل نقلیه عمومی استفاده می کنید، این به معنای زیادی است. سلام دنیا، خداحافظ دنیا. برای شنیدن آمدن مردم به معنای واقعی کلمه باید روی شانه شما ضربه زد. وقتی برای اولین بار این هدفون را امتحان کردم، احساس کردم زیر آب هستم. امروز، آنها یک ضرورت هستند.
بسیاری از محصولاتی که به استفاده از آنها عادت کردهاید، در واقع برای حل یک مشکل اختراع شدهاند، از جمله فلاسکهای حرارتی برای گرم نگهداشتن نوشیدنیها و غذا، عینک آفتابی برای محافظت در برابر تابش خیرهکننده، آلارمهای امنیتی برای هشدار به شما در مورد نفوذ فردی، شیرهای آتش نشانی برای خاموش کردن آتش قبل از بالا رفتن تمام مکان، مسواک برای تمیز نگه داشتن دندان ها و نخ دندان برای ماهیگیری مواد ناخواسته. لیست به معنای واقعی کلمه بی پایان است.تنها کاری که باید انجام دهید این است که در شناسایی مشکلات مهارت پیدا کنید
هنگامی که متوجه شدید که هر یک از ناامیدی های شما در واقع یک ایده در حال ساخت است، در واقع شروع به سرگرم کردن خواهید کرد!
یکی از ناراحتیهایی که آرزو میکنم کالایی برای آن وجود داشته باشد، چیزی است که احتمالاً فکر میکنید خیلی بدیهی است – یک پایه جواهرات. از آنجایی که من جواهرات زیادی دارم، باید انگشت شست را به دیوار بچسبانم تا همه آنها را بالا نگه دارم. غرفه ای در بازار وجود ندارد که من برای حل مشکلم ندیده باشم – فقط غرفه های کوچک برای مدتی طولانی که مردم اقلام کمتر اما گران تری می خریدند.
امروز، من تقریباً مد را به عنوان “یکبار مصرف” توصیف می کنم. شما چیزی می خرید، چند بار می پوشید و کنار می گذارید، تا حدی به این دلیل که چیزهایی مانند جواهرات لباس بسیار ارزان شده اند. از آنجا که این درست است، افرادی که از جواهرات لذت می برند مقدار زیادی از آن را به خود اختصاص می دهند و همانطور که در تصویر زیر می بینید، جایی برای قرار دادن آن ندارند.
یکی دیگر از نمونه های خوب شرکتی که با حل یک مشکل ایده کسب و کار خود را ارائه کرده است، شرکت بیمه خودرو بریتانیا ingenie است.
برای بسیاری از رانندگان جوان، هزینه بیمه مقرون به صرفه نیست. Ingenie برای حل این مشکل رویکرد نسبتاً هوشمندانه ای در پیش گرفته است. آنها یک جعبه سیاه کوچک ایجاد کرده اند که شما آن را در ماشین خود جای می دهید. هنگام رانندگی، جعبه بر سبک رانندگی شما نظارت می کند، از جمله مواردی مانند ترمز، سرعت، شتاب، پیچ ها و غیره. هر ۱۰ روز، کادر امتیازی از ۱۰۰ را به شما اختصاص می دهد. هر چه امتیاز شما بالاتر باشد، در دوره بررسی سه ماهه، تخفیف بیشتری در بیمه نامه خود دریافت خواهید کرد.
Ingenie ادعا می کند که به مشتریان (اغلب دانش آموزان) کمک می کند تا ۵۰ درصد از آنچه را که در غیر این صورت می پرداختند صرفه جویی کنند. و، تشویق مردم به رانندگی بهتر، امتیاز اضافه ای دارد. بسیار باهوش.من شما را با یک مثال آخر ترک می کنم: GoPro را در نظر بگیرید ، شرکت دوربینی که در سال ۲۰۰۲ راه اندازی شد. موسس نیک وودمن اخیراً در یک سفر موج سواری به اندونزی بود و نتوانست عکاسان آماتوری را پیدا کند که بتوانند به اندازه کافی به آن نزدیک شوند. عکسهای اکشن خوبی از او در حال موجسواری، یا کسی که میتواند تجهیزات باکیفیت را با قیمت مقرون به صرفه به دست آورد.
راه حل مشکل؟ دوربین GoPro – یک دوربین HD با لنز با زاویه دید عریض که قادر به گرفتن فیلمهای عالی و عکسهای اکشن خوب است و میتواند به جایی برسد که سایر دوربینهای مقرون به صرفه نمیتوانند. یکی را در یک جعبه بچسبانید و به معنای واقعی کلمه می توانید هر کاری را با آن انجام دهید، از غواصی و دوچرخه سواری شدید کوهستان گرفته تا پرواز (و سقوط) یک هواپیمای مدل.
همانطور که به کارهای روزانه خود می پردازید، چه در خانه و چه در محل کار، سعی کنید به چیزهایی که شما را ناامید می کند توجه کنید.
اگر مدتی در یک صنعت خاص بوده اید، ممکن است بینش خوبی در این زمینه داشته باشید، زیرا ممکن است چیزهایی وجود داشته باشند که برای مدت طولانی مشکل ساز بوده اند. به همین دلیل است که سرمایهگذاران خطرپذیر مانند بوریس ورتز ارزش سرمایهگذاری در کسانی را دارند که تجربه زیادی در بازاری دارند که ایده خود را برای آن مطرح میکنند. او آن را ” راز بازار ” می نامد. این راز یا آن مشکلات است که باید شناسایی کنید.
برای من، نشستن در محل کار، این است که باید پشت میز کارم بمانم – زیرا اینجا تنها جایی است که دو مانیتور دارم – که مرا آزار می دهد. اغلب اوقات، برای نوشتن در یک منطقه ساکتتر باید میز کارم را ترک کنم. اما، بدون صفحه دوم، نوشتن و تحقیق دست به دست هم نمی دهند. من دوست دارم تحقیقاتم را روی یک صفحه نمایش دهم و نوشته هایم را روی صفحه دیگر انجام دهم. دور شدن از میز من همیشه یک قربانی است. البته راه حل این مشکل یک لپ تاپ با دو صفحه نمایش خواهد بود—حالا چه کسی حاضر است به من در راه اندازی شرکت کمک کند؟
حتی اگر برای شخص دیگری کار می کنید، سعی کنید به یافتن نقاط درد عادت کنید. وقتی شرکت ها محصولاتی دارند که کارمندان خودشان از آنها استفاده نمی کنند، من را گیج می کند. به عنوان مثال، نرم افزار Palo Alto از محصول خود، LivePlan ، برای مدیریت و پیگیری معیارهای کلیدی کسب و کار استفاده می کند. اگر آنها این کار را انجام نمی دادند، به طور کامل نقاط درد کاربر را درک نمی کردند، یا نمی دانستند که آیا مشکلات نیاز به رفع دارند یا خیر.وقتی عادت پیدا کردن مشکلات را پیدا کردید، احتمالاً شروع به لذت بردن از آن خواهید کرد. به یاد داشته باشید، هر مشکلی فرصتی برای یک محصول، خدمات یا شرکت جدید است، به خصوص اگر مشکلی باشد که بسیاری دیگر نیز دارند .
۲. مسائلی را که ممکن است مشکل ساز شوند را حل کنید
حل مشکلاتی که در حال حاضر دارید تنها راه برای ارائه ایده های جدید نیست. چرا به حل مشکلاتی که وجود خواهد داشت، اما هنوز فکر نکرده ایم؟در این مفهوم بسیار آینده نگر، هیچ کس در اینجا به اندازه ایلان ماسک برجسته نیست. سرمایهگذاریهایی که او انجام میدهد، از جمله سولار سیتی و تسلا موتورز، ممکن است باعث تمسخر شود، اما کمبود سوختهای فسیلی در آینده نزدیک به یک مشکل تبدیل خواهد شد و ایلان در حال انجام اقداماتی برای رفع آن قبل از وقوع است. این به او زمان میدهد تا نوآوری کند، زیرا او اولین است و سهم بازار را به او میدهد. برای دیگران موفق باشید!
اگر فکر می کنید هنوز بازاری برای ایده شما وجود ندارد، ممکن است بتوانید با جلب نظر کسانی که مانند شما معتقدند در آینده مشکل ساز خواهد شد، بازاری ایجاد کنید.در حال حاضر، مشکلات بالقوه متعددی با راهحلهای واضح وجود دارد، از جمله کارخانههای نمکزدایی برای کالیفرنیا، ایالتی که به سرعت در حال خشک شدن و تمام شدن آب است، داروهای پیشگیرانه برای بیماریهایی که میتوانند به مشکل تبدیل شوند (مانند ابولا)، لوازم آرایش و لوازم جانبی برای محافظت از حریم خصوصی. زمانی که نرم افزار تشخیص چهره واقعاً شروع به کار می کند و برنامه های پرورش یا ذخیره گاه های طبیعی برای حیواناتی که بدون کمک منقرض می شوند.
۳. با نیازهای در حال تحول سازگار شوید
نیازهای فیزیولوژیکی یکسان می مانند – نیاز به غذا، سرپناه و آب. نیازهای عاطفی معمولاً یکسان هستند – اغلب بر اساس حسادت، طمع، غرور و غیره. چیزی که ثابت نمی ماند محصولات و خدماتی است که برای برآوردن این نیازها نیاز است.ساده ترین محصولات برای عرضه به بازار نیز محصولاتی هستند که نیاز واقعی یا امروزی را برآورده می کنند.
نمونه ای از سرویسی که اکنون در همه جا وجود دارد، ذخیره سازی ابری است. این روزها چیزی در مورد بازار رو به رشد CD یا کارت SD نمی شنوید. شما هنوز هم می توانید آنها را دریافت کنید، اما ذخیره کردن همه چیز به صورت آنلاین به طور فزاینده ای آسان است.
این نتیجه نیاز امروز ما به دسترسی به دادهها، اطلاعات، عکسها، موسیقی و غیره است، مهم نیست که از چه دستگاهی استفاده میکنیم. گوگل فضای ذخیره سازی ابری را می فروشد، مانند Dropbox، آمازون، اپل، مایکروسافت و مجموعه ای از شرکت های خصوصی که این کار را انجام می دهند.
۴. در پول مردم صرفه جویی کنید
با این حال راه عالی دیگر برای ارائه ایده این است که در مورد پس انداز پول مردم فکر کنید. من لامپ های کم مصرف ۲۳ واتی را می خرم چون مقرون به صرفه هستند، نه به این دلیل که سال ها دوام می آورند و در واقع معادل یک لامپ ۱۰۰ واتی هستند، اگرچه این نیز یک امتیاز آشکار است.من همچنین به پر کردن خودروی خود با گاز ARCO ادامه میدهم زیرا از شورون و شل ارزانتر است، حتی اگر آنها متعلق به BP هستند که مسئول نشت وحشتناک خلیج فارس بود.
با وجود اینکه من ناامید هستم که کتابفروشی های واقعی در نتیجه سایت هایی مانند آمازون ناپدید نشوند، هنوز هم ترجیح می دهم کتاب هایم را در آمازون بخرم زیرا باعث صرفه جویی زیادی در پولم می شود. اگر دست من بود، صاحب یک تسلا میشدم، فقط از کتابفروشیهای مستقل کتاب میخریدم، و تمام غذایم را از بازارهای کشاورزان محلی میخریدم.حقیقت این است که، مگر اینکه صدها هزار دلار، پوند یا یورو درآمد کسب کنید، هنوز هم این یک لوکس است که بتوانید «تصمیمات اخلاقی» بیشتری برای خرید و حمایت از شرکتها و افراد بهتر بگیرید.
به همین دلیل است که اگر بتوانید دریابید که چگونه در پول مردم صرفه جویی کنید، یک ایده تجاری خوب، چه جدید و چه غیر جدید، خواهید داشت.
۵. زندگی مردم را آسان کنید
یک دستگاه قهوه ساز با تایمر که اطمینان می دهد قهوه داغ در هنگام بیدار شدن وجود دارد. یک سیستم تمیز کردن جاروبرقی مرکزی که به معنای حمل شیلنگ و برس در اطراف خانه به جای واحد کامل است. یک ترموستات هوشمند مانند Nest که می تواند چگونگی صرفه جویی در انرژی شما را بیابد. سبدهای خرید در فواصل زمانی مناسب در فروشگاه قرار داده میشوند، در صورتی که تصمیم بگیرید میخواهید بیشتر از آنچه بازوهایتان میتوانند بخرید، این فهرست ادامه دارد.به یاد داشته باشید، ارائه ایده های تجاری به این معنی نیست که باید روی اختراع محصولات یا خدمات جدید تمرکز کنید. در واقع، به همین راحتی میتوانید یک سرویس موجود را تطبیق دهید یا مزیت جدیدی را معرفی کنید که زندگی مردم را آسانتر میکند.
Kohls یکی از شرکتهایی است که من بارها و بارها به آن مراجعه میکنم زیرا آنها یک خط مشی بازگشت مادام العمر دارند. حتی اگر جعبه و رسید خود را گم کرده باشید، آنها یک محصول را پس می گیرند و آن را جایگزین یا بازپرداخت می کنند – انتخاب شما. این نه تنها باعث می شود احساس خوبی در مورد شرکت داشته باشم، بلکه باعث می شود که دوباره برگردم، علیرغم این واقعیت که قیمت آنها به وضوح برای این مزیت مشخص شده است. به طور خلاصه، زندگی من را آسان می کند.
وقتی به یوجین، اورگان نقل مکان کردم، مایکروویو، کتری، توستر، و جاروبرقی خود را از Kohls خریدم، زیرا میدانستم که وقتی وسایل را بستهبندی میکنند، همانطور که همیشه وسایل الکترونیکی انجام میدهند، میتوانم آنها را پس بگیرم، حتی اگر چهار سال دیگر باشد. من تضمین می کنم که رسیدم را گم کرده یا دور انداخته ام.
همیشه راه های کوچکی وجود دارد که بتوانید کار را برای خود یا دیگران آسان کنید. در واقع، اگر به انجام این کار به طور مداوم فکر می کنید، ممکن است متوجه شوید که می توانید محصولات جدیدی را نیز عرضه کنید که صرفاً نسخه ای از محصول قدیمی هستند که زندگی افراد را به روشی کوچک آسان تر می کند. Garmin Nuvi یک پله در مقایسه با پیشینیان GPS است که بهروزرسانیهای ترافیک زنده را شامل نمیشود. این اضافه کوچک باعث می شود محصول بسیار مفیدتر و مفیدتر باشد. برنامه Waze یک قدم جلوتر میرود—شما فقط برای دریافت بهروزرسانیها و مسیریابیهای ترافیکی واقعی و در زمان رانندگی به تلفن خود نیاز دارید. بدون اینکه نیاز به GPS جداگانه داشته باشید.
آیا میتوانید به چیزی فکر کنید – یک عمل، محصول، خدمات یا کاری که میتواند زندگی شما را آسانتر کند؟
کفش های دویدن تریل سالومون من دقیقا این کار را انجام می دهند. به جای توری های معمولی، آنها توری های کششی دارند، به این معنی که وقتی من می دوم باز نمی شوند. آنها به خوبی Asics من مناسب نیستند، اما منظورشان این است که من خیلی کمتر متوقف می شوم زیرا به دلایلی بستن توری هرگز نقطه قوت من نبوده است.
شروع به نگاه کردن به چیزهای اطراف خود کنید و بپرسید، چگونه می تواند آسان تر باشد؟ چگونه می تواند بصری تر، کمتر استرس زا و به طور کلی استفاده از آن لذت بخش تر باشد؟ ممکن است متوجه شوید که حتی کوچکترین تغییر چیزی فوق العاده محبوب ایجاد می کند.
۶. کارهای خانه یا کارهایی را که به نظر می رسد کارها را ناخوشایندتر می کند، کم کنید
در دنیای آنلاین، بازاریابان و توسعهدهندگان اغلب به نرمافزار «بازیسازی» نگاه میکنند تا استفاده از آن را سختتر نشان دهند. یعنی راههای کوچکی برای پاداش دادن به شما برای انجام یک عمل ارائه میکنند.
وقتی میروم دویدن، از برنامه Strava روی تلفنم برای ردیابی مسافت و میانگین سرعتم استفاده میکنم. هر بار که رکورد قبلی را شکستم، استراوا به من یک جایزه یا یک قدردانی کوچک دیگر می دهد که باعث می شود احساس کنم به چیزی رسیده ام. گاهی اوقات، این باعث میشود کمی دورتر بروم، زیرا زمانی که عادت به دریافت نمادهای تروفی پیدا کردم، انجام دویدن و نگرفتن آن بسیار دشوار است! نکته این است که دویدن من را کمی سرگرم کننده تر می کند.
از انجام چه کاری متنفری؟ چگونه می توانید آن را لذت بخش تر کنید؟ من شخصاً به کسی نیاز دارم که آویزان کردن لباسهایم را کمتر دردسرساز کند، آب آشامیدنی را کمتر شبیه «کار کردن» کند، و تمام قبضهایم را بگیرد و برایم بپردازد. راه حلی سراغ دارید؟
۷. یک سرگرمی یا چیزی که به آن علاقه دارید را به یک تجارت تبدیل کنید
برای کسانی از شما که قبلاً به طور فعال کاری را انجام می دهید یا انجام می دهید، این ممکن است مرحله بعدی واضح باشد. یا، اگر کاری را به طور منظم انجام میدهید و خود را در آن خوب میدانید، اما آن را به عنوان یک سرگرمی در نظر نمیگیرید، شاید باید به این فکر کنید که چگونه میتواند یک کسبوکار باشد.
کارهایی که من به طور منظم انجام می دهم و به طور بالقوه می توانند به ایده های تجاری تبدیل شوند عبارتند از نقاشی شیشه، نوشتن، تحقیق، ساخت جواهرات، تعمیر جواهرات، حروف روشن، آموزش رسانه های اجتماعی و غیره. همه کارهایی دارند که به صورت منظم یا نیمه منظم انجام می دهند. اگر در هر یک از این کارها مهارت دارید و به دنبال ایده های تجاری هستید، ممکن است بخواهید در مورد تبدیل سرگرمی خود به یک تجارت فکر کنید .
دوست پسر خواهرم، الکس آلوت ، این کار را انجام می دهد. زمانی که او به عنوان بارمن در منطقه خلیج سانفرانسیسکو کار می کرد، می خواست بتواند از بهترین ابزار ممکن استفاده کند، نه فقط به این دلیل که ابزارهای یک صنعتگر افتخار او هستند، بلکه به این دلیل که آنها بخش مهمی از تصویر شما هستند.
الکس تعدادی از مشتریان و شرکت های معتبر را تامین می کرد، بنابراین این قسمت آخر اهمیت ویژه ای داشت. متأسفانه، تعداد زیادی مداخله گر با کیفیت در بازار وجود نداشت که او بتواند از بین آنها انتخاب کند. بیشتر آنها پلاستیکی بودند، یا با استفاده از چوب خسته کننده ساخته شده بودند، یا شکل بدی داشتند، به خوبی ساخته شده بودند. بنابراین، وقتی یکی از اقوام که در یک دوره دبیرستان چوبفروشی ثبتنام کرده بود، در مورد شکار الکس برای “آشکارگر عالی” شنید، به الکس پیشنهاد کرد که خودش یکی از آنها را بسازد.
الکس با توجه به اینکه از استفاده از دستانش لذت میبرد و قبلاً احساس میکرد به یک سرگرمی نیاز دارد، تصمیم گرفت که خود مختلکنندهها بسازد یا به قول خودش «مدلکنندههای چوبی با کیفیت بالا، زیبا و در حد هنر» بسازد.
او یک ماشین تراش و همه ابزارهای دیگر خرید و دست به کار شد. نتیجه محصولی است که شبیه یک خفاش کوچک یا یک دسته بزرگ است که وقتی یک بارمن از آن استفاده میکند، هدفی مشابه با هاست دارد، آسیاب کردن، له کردن یا خرد کردن گیاهان، قندها، میوهها و یخ. موهیتوها با استفاده از دستگاههای مختل ساخته میشوند، اما به ندرت از آنهایی که الکس ساخته است، از چوبهای زیبا استفاده میشود.
در حالی که الکس هنوز در حال اصلاح محصول خود است، او قبلاً یکی از مزاحم کنندگان “هنر” خود را به قیمت ۵۰ دلار فروخته است. گام بعدی راه اندازی یک فروشگاه آنلاین و چگونگی تبدیل آن به یک تجارت تمام وقت است.
اگر ایده شروع یک کسب و کار را ترسناک می بینید، با چیزی که می دانید شروع کنید. به این ترتیب، ممکن است مانند یک تجارت احساس نشود و در حین حرکت از این روند لذت ببرید.
با این حال، مطمئن شوید که به دقت در مورد احساسی که در صورت انجام کارها به وجود می آید فکر کنید. ممکن است متوجه شوید که چیزها ناگهان کمتر لذت بخش می شوند زیرا باید سرگرمی خود را برای برآورده کردن خواسته های مشتری یا پرداخت صورت حساب ها شروع کنید. یا، ممکن است فقط به یک سرگرمی جدید نیاز داشته باشید!
۸. یک نیاز را برآورده کنید
هر یک از نیازهای انسان را در سلسله مراتب نیازهای مازلو در نظر بگیرید و به محصولات و خدماتی که برای رفع این نیازها ایجاد شده اند فکر کنید. سپس، بر روی آنها بسازید.
در نظر بگیرید: ما به عنوان انسان، نیاز دائمی به آبرسانی به خود داریم. اگر آب نمیخوردیم میمردیم به این ترتیب، ما لولهکشی در خانههایمان و تمام ساختمانهایی که در آن کار میکنیم و بازدید میکنیم، تعبیه کردهایم.
اما، علیرغم اینکه میتوانند تقریباً در هر جایی برای نوشیدن آب به صورت رایگان وارد شوند، شرکتها راههای دیگری را برای رفع این نیاز ارائه کردهاند. آنها راه حل هایی برای آب در حال حرکت ارائه کرده اند. آنها راه حل هایی برای آب طعم دار در حال حرکت، برای آب “ویتامینی”، حتی آب تزریق شده با CBD در برخی مناطق ارائه کرده اند.به سطح عشق/تعلق در هرم مازلو بروید، و شرکت هایی مانند فیس بوک را دریافت خواهید کرد که به کاربر اجازه می دهد تا احساس ارتباط با دوستان و خانواده را داشته باشد.
به سطح دیگری بروید تا به آن احترام بگذارید و افرادی مانند تونی رابینز را با کتاب ها و نوارهایی در مورد چگونگی رسیدن به رویاهای خود، افزایش اعتماد به نفس و تبدیل شدن به بهترین به دست خواهید آورد.ممکن است این گونه نگاه کردن به چیزها کمی دستکاری به نظر برسد، اما بسیاری از محصولاتی که قبلا استفاده میکنید به این نیازها اشاره دارند، از جمله دستمال توالتی که میخرید (فیزیولوژیکی)، قفلهایی که روی در خود دارید و اسپری فلفلی که حمل میکنید ( ایمنی)، کارت تولدی که برای دوست خود میخرید (عشق/تعلق)، بازخوردی که از طریق توصیههایی در لینکدین میخواهید (احترام) و ابزارها و موقعیتهایی (مانند سپاه صلح) که به شما امکان میدهد خلاقیت، اخلاق یا اخلاق خود را تمرین کنید. مهارت های حل مسئله (خودشکوفایی).
۹. توسل به یک احساس پایه
چه چیزی شما را عصبانی می کند؟ چی تو رو خوشحال میکنه؟ چه چیزی شما را حسادت می کند؟
عبارات اندی ماسلن نویسنده و نویسنده مشهور کپی رایتر که احساسات را کمی متفاوت تر نشان می دهد. او می گوید، از یک احساس پایه سوء استفاده کنید .هر طور که می خواهید به آن فکر کنید (مثبت یا منفی)، اما اساساً حق با اندی است. به گفته او، انسان ها اغلب بر اساس یکی از هفت احساس تصمیم می گیرند.این احساسات بیشتر به عنوان هفت گناه کبیره شناخته می شوند:
غرور
حسادت
شهوت
طمع
شکم پرستی
تنبلی
خشم (خشم)
وقتی برخی از خدمات و محصولاتی را که امروزه در دسترس ما هستند در نظر می گیرید، به سرعت متوجه می شوید که چه تعداد از آنها برای جذب یا استفاده از این احساسات اختراع شده اند. سالن های زیبایی را به عنوان مثال بارز در نظر بگیرید. چند نفر واقعاً برای زنده ماندن نیاز به صاف کردن ناخن ها یا واکس زدن پاهای خود دارند؟واقعیت این است که ما به عنوان یک جامعه، واکنشهای تکاملی را یک قدم جلوتر بردهایم. در جایی که ممکن است قبلاً تمیز کردن موها برای جذب همسر و ظاهری بهتر از رقبا انجام میدادیم، امروز آن را به حد افراطی رساندهایم.
اکنون، بهجای داشتن محصولاتی که کار را انجام میدهند، محصولاتی داریم که نیازهای جدیدی را ایجاد میکنند، مانند اسپری نمک برای افزایش حجم مو، اسپری مو برای حالت دادن به مو، شامپوی خشک برای مواقعی که وقت ندارید. دوش. شرکتها میتوانند این محصولات را بفروشند زیرا هنوز هم میتوانند از نیازهای پایه ما بهرهبرداری کنند.
من موهای بسیار ظریفی دارم، بنابراین اسپری نمک و شامپو حجم دهنده به راحتی به فروش می رسد. روغن، نه چندان – اما، برای دوستان من با موهای پرپشت و پرپشت، روغن ها به راحتی فروخته می شوند. همه اینها از غرور ما سوء استفاده می کند. از این گذشته ، هیچ یک از این محصولات واقعاً ضروری نیستند.به آن هفت گناه کبیره نگاهی بیندازید و ببینید آیا می توانید به این فکر کنید که چگونه محصولات و خدماتی که به طور منظم استفاده می کنید از این نیازها سوء استفاده می کنند. شاید حتی شروع به بررسی نحوه انجام این کار توسط تبلیغ کنندگان کنید!
۱۰. بیشتر تجربه کنید
درست است که هر چه بیشتر انجام دهید و بیشتر تجربه کنید، مواد بیشتری در اختیار خواهید داشت تا بتوانید ایده های جدیدی خلق کنید یا ایده های به ظاهر متفاوت را به هم بپیچید.در واقع، بیل گیتس آنقدر به قدرت سرندیپیتی برای ارائه ایدههای جدید اعتقاد دارد، به طوری که اغلب زمانی را به خواندن کتابهایی در مورد موضوعات مختلف در مدت زمان کوتاه اختصاص میدهد.نیرمالیا کومار، استاد بازاریابی در مدرسه بازرگانی لندن، می داند که چقدر مهم است که کنجکاو باشید و به بیرون از تجارت یا صنعت خود نگاه کنید تا به ایده های جدید برسید.
در این مصاحبه ویدیویی زیر، او میگوید که اگر به طور گسترده مطالعه نمیکرد و سعی نمیکرد ارتباط پیدا کند، همیشه احساس میکرد که قرار است همان چیزی را بنویسد یا بگوید. در درجه اول مطالعه خارج از کسب و کار به او کمک می کند تا ایده های جدیدی پیدا کند و همبستگی های جدیدی بین موضوعات ایجاد کند.به گفته Nirmalya، «هوش و دانش خام بیش از حد ارزیابی شده است. داشتن علایق متنوع مهمتر است.»بحث او با مصاحبه کننده مت سیموندز بسیار جالب است. توصیه می کنم اگر وقت دارید تماشا کنید.
کارهای ساده دیگری که می توانید انجام دهید تا ایده های خود را آسان تر کنید، انجام کارهای بیشتر است. اینگونه است که موضوعات جدیدی برای نوشتن، مطالعات موردی جدید یا افراد برای ذکر و چیزهای جدیدی برای گفتن پیدا می کنم. اگر این کار را نمی کردم، به چیزهایی که می دانم محدود می شدم.
۱۱- عقاید دیگران را بدزدید
هیچ شرمی در این وجود ندارد. در واقع، بیشتر ایده های خوب بر اساس ایده دیگران ساخته می شوند.پایان نامه ای که من در نهایت برای برنامه کارشناسی ارشد خود ارسال کردم در واقع از بذر داستانی که خواهرم در دوران دبیرستان نوشته بود رشد کرد. آنقدر از ایده او خوشم آمد که در دوره لیسانس بر این ایده بنا نهادم.
جی کی رولینگ و هری پاتر را در نظر بگیرید. به من نگویید که مرگ خواران از کوکلوکس کلان الگوبرداری نشده اند، و عنکبوت های جنگل ممنوعه ارباب حلقه ها را ارجاع نمی دهند، یا اینکه جی کی رولینگ از اسطوره ها به عنوان مبنایی استفاده نکرده است. که برای خلق موجودات عجیب و جذاب در کتاب های خود. در واقع، حتی بازی کاملاً تخیلی کوئیدیچ از این ایده سرچشمه می گیرد که جادوگران جارو سوار می شوند. او به سادگی بر اساس این ایده بود.
من شما را با این فکر آخر از آلبرت انیشتین ترک می کنم: “خلاقیت این است که بدانید چگونه منابع خود را پنهان کنید.”
چگونه به ایده می پردازید؟
راه های بسیار زیادی برای انجام این کار وجود دارد؛ من فقط به چند مورد اشاره کردم. با این حال، امیدوارم که از طریق این مثالها، بتوانید ایدههای خود را مطرح کنید یا ایدههای دیگران را بهبود ببخشید.
درصورت تمایل به این مطلب امتیاز دهید:
دیدگاه خود را ثبت کنید