طرح تولید مانتو شاخص

طرح تولیدی مانتو

بازار فروش مانتو به‌عنوان کالایی عمومی و همیشه مورداحتیاج فضایی برای ایجاد کسب وکارهای ریز و درشت ایجاد کرده است. از تولیدکنندگان پارچه و حوزه‌های نساجی گرفته تا تولیدکنندگان انواع ماشین‌آلات مورد نیاز برای دوخت و دوز و غیره. بنابراین حوزه‌های مختلفی برای تولید این کالای بانوانه دست به دست هم می‌دهند. تنها در همین تهران بیش از ۹هزار خیاط فعال هستند که بخش عظیمی از کارهای تولیدی‌های مانتو را انجام می‌دهند که زنجیره‌ای از مشاغل را ایجاد می‌کند.
در بخش تولید پارچه هم اوضاع رنگ دیگری دارد و کدر به‌نظر می‌رسد؛ پارچه‌های مانتوی زنان ایرانی ۹۰درصد وارداتی است و در این میان چین کما فی سابق و درست مانند دیگر حوزه‌ها حرف اول را می‌زند تا بازیگران عرصه تولید در ایران تنها دوزندگانی باشند که پشت چرخ‌های ژاپنی می‌نشینند و با پارچه‌ها و سوزن‌ها و قیچی‌های چینی برای زنان سرزمین‌شان مانتو می‌دوزند.
ایجاد بازار و ارائه کارهای تولیدی در یک بازار مستلزم وجود مشتری است. از آنجا که مانتو از جمله پرمصرف‌ترین ارقام پوشاکی به‌شمار می‌رود و تقریبا از سنین پایین هم خریدار دارد، به‌راحتی و با یک حساب سرانگشتی می‌توان به مصرف بالای این کالا در جامعه پی برد.

از طرفی این کالا مصرفی چندباره دارد و به گفته اهالی بازار هر زن ایرانی به‌طور متوسط در هر فصل تا چهار مانتو خریداری می‌کند که اگر این نکته را در نظر داشته باشیم که میانگین قیمت مانتوها در بازار ۵۰هزار تومان است، ترنور مالی چندین میلیارد تومانی به‌دست می‌آید. اما همان‌طور که ذکر شد، این بازار تنها خریدارانش ایرانی هستند و البته بعضی از دوزندگانش. چون تولیدی‌ها ترجیح می‌دهند که از کارگران افغانی برای دوخت استفاده کنند تا نیازی به پرداخت بیمه و دستمزد بالا هم نداشته نباشند. بنابراین کارگران ارزان‌مزد افغانی بهترین گزینه‌ها برای حوزه تولید به‌شمار می‌روند.
روی دیگر این سکه هم مربوط به طرح‌ها و مدل‌هاست. باوجود برگزاری چندین‌ دوره جشنواره‌های مد و پوشاک هنوز هم مدل قابل توجهی برای دوخت پوشاک در ایران به‌دست نیامده است. هنوز هم بورداهای ترک و غیره پیش روی دوزندگان و برش‌دهندگان است. با تحقیقات میدانی «فرصت امروز» از مراکز عمده بورس مانتو در تهران، مدل‌های اسپورت بیشترین فروش را دارند. مدل‌هایی که به‌طور متوسط بین ۵۰ تا ۱۱۰هزار تومان قیمت‌گذاری می‌شوند.
مانتوهای مدل کیمونوی ژاپنی و جلوباز از دیگر پرفروش‌های بازار به‌شمار می‌روند که تقریباً بین ۹۰هزار تومان تا ۱۴۰هزار‌تومان قیمت‌گذاری شده‌اند. به این مانتوها باید مدل‌های سنتی با نخ طبیعی را هم اضافه کرد که معمولا بسته به نوع کاری که روی‌شان انجام شده و طرحی که دارند، قیمت‌ تقریبی‌شان از ۷۰هزار شروع می‌شود و تا ۲۵۰هزار تومان هم می‌رسد. قیمت‌هایی که در اینجا اشاره شد مربوط به پرمصرف‌ها و پرفروش‌های بازار است و البته تحت سیطره منطقه و مرکز خرید محل فروش کالا هم قرار دارد.

میزان سرمایه لازم جهت احداث کارگاه تولید مانتو

سرمایه موردنیاز برای ورود به این بازار به وسعت کار بستگی دارد؛ کارگاهی با ۱۰میلیون کارش را شروع می‌کند و در مقابل تولیدکننده‌ای با یک میلیارد سرمایه وارد این بازار می‌شود. البته هستند کسانی که با ۵۰ تا ۷۰میلیون سرمایه حدود هزار مانتو تولید می‌کنند. ‌
واقعیت غیرقابل انکار این است که آدمی برای هرکاری نیازمند انگیزه است و در این میان مسائل اقتصادی جایگاه خود را دارد. بازار مانتو، بازار خانم‌هاست و برای همین با خلاقیت و نوآوری ارتباط تنگاتنگی دارد. درواقع این صنف امروزه تشنه نوآوری است و تولیدکنندگانی که بتوانند از این تکنیک بهره ببرند بی‌شک موفق خواهند بود.
در حقیقت هر تولیدکننده با سه‌نسل در ارتباط است؛ هم‌نسلان خود، نسلی که چند سال از او بزرگ‌ترند و سرانجام نسلی که چند سالی از او کوچک‌ترند. با قبول این مسئله باید گفت ۳۵، ۴۰ سال اوج سلیقه یک تولیدکننده است چون در این سنین می‌تواند سلایق این سه‌ نسل را پوشش دهد.

درواقع عمر مفید یک تولیدکننده ۲۰سال است و بعد از این دوران بهترین کار این است که تجربیات خود را در اختیار جوان‌تر‌ها قرار دهد تا آنها با سنجیدن سلیقه بازار محصولی پرفروش تولید کنند، متاسفانه این‌گونه کار کردن در ایران جواب نمی‌دهد و بیشتر ما با کار گروهی مشکل داریم! صالحی در این زمینه اظهار می‌کند: ورود به این بازار کار هرکسی نیست چون احتمال دارد یک شبه تولیدکننده‌ای را پولدار یا ورشکسته کند و تنها کسانی موفق هستند که بتوانند خلاقانه رفتار کنند.
پارچه مواد اولیه مورد نیاز تولید مانتو است و سه نوع ایرانی، چینی و ترک آن در بازار موجود است. پارچه ایرانی که به دلیل پایین بودن سطح کیفیت مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. پارچه ترک نیز جایگاهش را مانند سایر بازارهای جهانی در ایران حفظ کرده است و اما پارچه چینی! پارچه‌ای که بیشتر واردکنندگان به‌دلیل سود بیشتر نازل‌ترین کیفیت آن را وارد بازار می‌کنند. البته باید متذکر شد که پارچه چینی درجه یک و دو در بازارهای جهانی مشتری مخصوص به خود را دارد و از نظر کیفیت حرف برای گفتن دارد.
بازاری که برای ورودش نیاز به تجربه و تخصص است و برای ماندگاری باید خلاقیت را چاشنی آن کرد حکایت از یک بازار پرریسک دارد. بازاری که سرمایه در گردش آن بستگی به موفقیت تولیدکننده دارد! برای یک تولیدکننده معمولی می‌توان سالانه ۲۰میلیارد سرمایه در گردش را متصور بود. بازاری که گاهی تولیدکننده‌اش ماهانه ۵۰‌میلیون نمی‌فروشد و در مقابل کارگاهی فروش ۵۰۰میلیونی را تجربه می‌کند.
این بازار با نسل جوان و خانم‌ها سروکار دارد و این خود ریسک را بالا می‌برد.: ریسک این بازار بسیار بالاست چون با مد، فصل، رنگ، سایزهای متفاوت و سلایق مختلف درگیر است و گاه پیش آمده که محصولی با هزینه بالا تولید شده اما فروش نداشته! البته عدم بازاریابی یا در خوشبینانه‌ترین حالت به دلیل ضعف بازاریابی این ریسک افزایش می‌یابد چون ما گاهی سلیقه مخاطب خود را فراموش می‌کنیم.

[کل: ۰ میانگین: ۰]