ارزیابی ایده مدل کسب و کار

بررسی گزارش دیدبان جهانی کارآفرینی در رابطه با شرایط کارآفرینی در ایران برای سال ۲۰۱۹-۲۰۲۰ نشان می­دهد که ایران در بین ۵۰ کشور بر حسب شاخص کارآفرینی نوپا (با نرخ ۱۰.۷%) در جایگاه ۲۶ ام قرار دارد که نسبت به سال ۲۰۱۸-۲۰۱۹ این شاخص(با نرخ ۹.۷%)، ۲ رتبه کاهش مشاهده می شود.
همچنین، ۳۷.۹%، مردم ایران در صدد راه اندزی کسب و کار جدید خودشان در۳ سال آتی هستند(شاخص قصد کارآفرینانه). ایران در میان ۵۰ کشور فعال عضو این کنسرسیوم پژوهشی، در این شاخص در جایگاه یازدهم قرار دارد که جایگاه خوبی است. تنها ۳۰ درصد مردم (در مقایسه با ۱۴ % در سال ۱۳۹۷) براین باورند که راه اندازی کسب و کار در ایران آسان است و ایران در این شاخص در جایگاه ۴۵ امین کشور در میان ۵۰ کشور قرار دارد. بنابراین از نظر مردم راه اندازی کسب و در ایران سخت تر شده است.
در سال ۱۳۹۹ بیش از ۲ میلیون کارآفرین و تیم راه‌انداز به طور فعال در کشور با ایده‌ای مشخص، درگیر بوده‌اند. متاسفانه بسیاری از این ایده‌ها هرگز فراتر از ایده نرفته و کسب و کار جدیدی رو به بازار معرفی نکرده‌اند و یا در مراحل ابتدایی از ادامه مسیر باز مانده‌اند. بسیاری از کسب و کارهای ایجاد شده تا سه سال ابتدای فعالیت خودشان شکست خورده و بسیاری از کسب و کارهای موفق‌تر به دلیل عدم موفقیت در تخصیص منابع و جذب سرمایه اولیه مورد نیازشان، از ادامه مسیر باز خواهند ماند. به واقع کمتر از یک درصد از کسانی که با طرح کسب و کار به فرشتگان کسب و کار (سرمایه‌گذاران حقیقی) و یا سرمایه‌گذاران مخاطره‌پذیر (سرمایه‌گذاران حقوقی متخصص) مراجعه نمودند، در جمع‌آوری سرمایه و تخصیص منابع لازم موفق شده‌اند و البته تمامی سرمایه‌گذاری‌های صورت گرفته بر روی کسب و کارهای موفق‌تر نیز در بازار نخواهند ماند.
این آمار و اطلاعات در مورد کارآفرینی، به هیچ عنوان تصویری مناسبی رو در ذهن مخاطب ایجاد نمی‌کند، اگرچه حقیقت داشته و نیمه تاریک کارآفرینی در جهان امروز قلمداد می‌شود. شانس موفقیت در مسیر کارآفرینی ناچیز است ولی مسیر طولانی و دشوار! سوال مهمی که در این بین به ذهن می‌رسد این است که با وجود آگاهی نسبت به این شرایط، چرا از هر ۱۷ (نیروی بالقوه کار) ایرانی، یک نفر رویای کارآفرینی را در سرش می‌پروراند؟ پاسخ این پرسش را می‌توان در یک کلمه خلاصه کرد: فرصت!
فرصتی که حداقل از نقطه نظر کارآفرین و تیم راه‌انداز (اعم از اینکه به دنبال راه‌اندازی یک کسب و کار مستقل بوده و یا پروژه‌ای را در سازمان بالادستی تعریف و راهبری می‌کنند)، به نظر می رسد به صورت بلامنازعی برای توسعه یک کسب و کار، با موفقیت همراه خواهد بود. فرصتی که این امکان را به هم بنیانگذارها می دهد تا رویاها، اهداف و برنامه‌های خودشان را دنبال کنند، و به جای اینکه نگران تعدیل شدن در بحران‌های پیش رو را داشته باشند، ترجیح می‌دهند نگران دغدغه‌های نیروهای ارزشمند خودشان باشند و رفتاری داشته باشند که انتظار داشتند وقت کارمندی با خودشان می‌شود، اینکه تلاش کنند با فرهنگی صادقانه در کسب و کارشان، گامی به سمت بهبود شرایط در دنیای پیرامون خودشان بردارند. فرصتی برای تجربه ترس، هیجان، چالش و لذت مفرح ذاتی مسیر کارآفرینی. ما همه این‌ها را فقط به این خاطر می‌دانیم، چرا که ما هم این تجربه را داشتیم و همین مسیر را بارها طی کردیم. مشاوره ارزیابی ایده فرصتی‌ است تا با بهره‌گیری از بهترین تجربیات و مبتنی بر روش «کارآفرینی مبتنی بر شواهد»، با تعقیب سیاست‌ها و برنامه‌های موثر، ضمن بررسی جنبه‌های جذابیت (بازارپذیری)، توجیه‌پذیری (امکان‌سنجی) و مقیاس‌پذیری (سودآوری)، ضریب خطای ایده اولیه کارآفرین و تیم‌های راه‌انداز را کاهش داده و با بررسی همه جوانب ضروری و تعیین کننده، احتمال موفقیت ایده را از طریق هدف‌گیری بخش‌های مناسب از بازار و پیشنهاد ارزش مطلوب بخش مورد نظر، افزایش بدهیم.
معمولاً یک مشکل اساسی در خصوص ایده‌های اولیه وجود دارد، یعنی بیشتر فرصت‌ها آنگونه که به نظر می‌رسند، نیستند؛ در اثبات این مدعا می‌شود به آمار شکست کسب و کارها، بسنده کرد. بیشتر این ایده‌ها با یک یا چند نقص اساسی در حوزه‌های بازار، صنعت/زیرساخت و تیم اجرایی، همراه هستند. مطابق پژوهش‌های صورت گرفته، اکثریت قریب به اتفاق شکست‌ کسب و کارها و پروژه‌های جدید سازمانی، به دلیل ریسک‌های مربوط به فرصت اتفاق می‌افتد.
دلایل حوزه بازار – شاید بازار هدف به سادگی حاضر و مایل به خریداری آنچه شما ارزشمند می‌دانید، نباشد.
دلایل حوزه صنعت – شاید ایده و فرصت مورد نظرتان، بیش از حد برای رقابت، سهل و ممتنع باشد و شرکت‌هایی با سرمایه، تخصص و شهرت بیشتر، به راحتی آن را به سرقت ببرند؛ و یا بلعکس، به قدری نوآورانه باشد که هنوز زیرساخت‌ها و زنجیره تأمین مناسب به منظور ارائه توجیه‌پذیری از محصول/خدمت مورد نظر، شکل نگرفته باشد.
دلایل تیم راه‌انداز – تیم راه‌انداز و هم‌بنیانگذاران کسب و کار، ممکن است فاقد مهارت‌ها و منابع لازم برای طیف وسیعی از آنچه که در طول فرآیند کارآفرینی مورد نیاز خواهد بود، باشند.
در مشاوره گروه پارس رابین، ما باور داریم صرف زمان کافی روی ارزیابی ایده، ارزیابی تناسب محصول بازار و تطبیق مفروضات اولیه ایده/مدل، با توانمندی‌ها و ظرفیت‌های تیم راه‌انداز، می‌تواند به نحو چشم‌گیری بر موفقیت نهایی ایده، و راه‌اندازی کسب و کار موثر باشد؛ به همین منظور برای مدیریت ریسک‌های مربوط به تیم اجرا از ابزار نقشه هم راستایی تیم، و در فرآیند معماری ارزش، به منظور پوشش ریسک‌های حوزه بازار (تناسب محصول با بازار)، از بوم طراحی ارزش پیشنهادی، و در فرآیند ارزیابی و توسعه ایده/مدل کسب و کار از ابزار بوم مدل کسب و کار استفاده می‌شود. در این میسر از ابزارهای متفاوت دیگری هم به منظور فراهم کردن ورودی این ابزارها، استفاده خواهد شد.

بوم مدل کسب و کار و مفروضات ایده/مدل کسب و کار

بوم ارزش پیشنهادی و مفروضات حوزه بازار (تناسب محصول با بازار)

مشاوره ارزیابی ایده/مدل کسب و کار

به صورت کلی فعالیت‌های اصلی در زنجیره ارزش یک سازمان تجاری/تولیدی شامل موارد همچون:
۱- تدارکات داخلی (شامل دریافت، ذخیره‌سازی، انبارداری، کنترل، حمل و نقل، و برنامه‌ریزی)
۲- عملیات (شامل ماشین‌کاری، بسته‌بندی، مونتاژ، نگهداری و تعمیرات تجهیزات، آزمایش محصولات، و تمام فرآیندهایی که واسط تبدیل ورودی‌ها به خروجی‌ها خواهند بود)
۳- تدارکات خارجی (شامل تمام فعالیت‌هایی که به منظور رساندن محصول آماده به مشتری صورت می‌گیرد مانند: مدیریت توزیع، حمل و نقل، تکمیل سفارش، و انبارکردن)
۴- بازاریابی و فروش (فرآیندهایی که خریدار را تشویق به خرید محصول می‌نماید. مثل: انتخاب کانال توزیع، تبلیغات، ترفیع، قیمت‌گذاری، و مدیریت خرده‌فروشی)
۵- خدمات (خدماتی که ارزش محصول را برای مشتری افزایش می‌دهد، مانند: خدمات نصب، راه‌اندازی، آموزش و …)

ایده و مدل های کسب و کار موفق

در واقع مدل زنجیره ارزش، با هدف شناسایی تمایز و مزیت‌سازی هر یک از فرآیندها، یک سازمان را به مجموعه فعالیت‌های راهبردی خود تجزیه نموده و بدین ترتیب درک بهتری از رفتار هزینه‌ها، به منظور کنترل و مدیریت موثر این فرآیندها در اختیار مدیران قرار می‌دهد؛ با فرض این مفهوم که هر سازمان مجموعه‌ای از فرآیندهایی است که به صورت هماهنگ بر طراحی، تولید، بازاریابی، توزیع و پشتیبانی خدمات/محصولات استوار می‌باشد. در نهایت پورتر با لحاظ مفهوم حاشیه سود، که در حقیقت تفاوت بین کل ارزش پیشنهادی بنگاه در برابر مجموع هزینه‌های مترتب در انجام فعالیت‌های ارزشی است، چنین توضیح می‌دهد که تمایز و منحصربفرد بودن فرآیند هر بنگاه بایستی منجر به ایجاد مزیتی به نام «حاشیه سود» گردد.
مشاوران گروه ایطرح، تلاش دارند با بازنگری اجزا و مفروضات اولیه ایده/مدل کسب و کار، ضمن بهره‌گیری از توسعه مشتری، مفروضات ایده/مدل کسب و کار رو با واقعیت‌های دنیای بیرون تطبیق دهند. لطفاً به منظور کسب اطلاعات بیشتر در خصوص مشاوره ارزیابی ایده راه اندازی کسب و کار با ما تماس بگیرید.

۵/۵ - (۱ امتیاز)