امروزه استارتاپ های بی شماری در جهان در حال شکل گیری هستند. برخی از آنها موفق از آب درمی آیند از جمله بعضی از شرکت های تک شاخ مثل Airbnb یا ده شاخ مثل اوبر و Dropbox. برای اینکه یک کارآفرین بتواند تا این اندازه موفق باشد، باید ایده ای بی نظیر، جریان درآمدی مناسب، مدل کسب وکار نوآورانه و انعطاف پذیر و خلاقیت فراوانی داشته باشد.

یافتن یک مدل کسب وکار کارآمد که تمام نیازهای کسب وکار شما را برآورده سازد، موقعیت دشواری است. بسیاری از شرکت ها از یک مدل کسب وکار خاص پیروی نمی کنند. برخی شرکت ها پایه های خود را بر یک مدل کسب وکار واحد بنا می کنند درحالی که برخی دیگر با آمیزه ای از مدل های مختلف، دست به نوآوری می زنند.

اگر شما هم در چنین وضعیتی هستید، در جای درستی قرار گرفته اید. در این مقاله، هفت دسته بندی اصلی از مدل های کسب وکار را که به ۱۹ مدل کوچک تر تقسیم شده اند و برای شرکت های موفق که در ادامه نام میبریم  معرفی میکنیم. فهرست ما از مدل های برتر کسب وکار را ببینید که می توانند شما را در مسیر رسیدن به یک استارتاپ پررونق هدایت کنند!

۱. اوبر/Uber
۲. Airbnb
مدل های کسب وکار تقاضا محور
۳. Uber For X  راه حل همه چیز
۴. Rover
۵. Instacart
۶. GrubHub
مدل های کسب وکار بازار برخط
۷. Fiverr
۸. TaskRabbit
۹. علی بابا/Alibaba
مدل های کسب وکار اشتراکی
۱۰. نت فلیکس
۱۱. Zipcar
۱۲. Dollar Shave Club
مدل های کسب وکار فریمیوم
۱۳. یوتیوب
۱۴. Dropbox
مدل های کسب وکار وابسته
۱۵. Ebates
مدل های کسب وکار تجارت الکترونیک
۱۶. آمازون
۱۷. Flipkart
۱۸. eBay
۱۹. Shopify

چگونه مدل کسب وکار بی نقص را برای کسب وکار خود انتخاب کنید؟

چگونه کسب وکار خودتان را راه بیاندازید؟

مدل های کسب وکار تجمعی/گردآورنده

واژه ی «جمع کردن» به معنای گردآوری یا انباشتن است. براساس این مدل، یک شرکت به واسطه ی شراکت با خریداران مختلف و تأمین خدمات برای مشتریان، خدمتی را گردآوری و سازمان دهی می کند. منظور از مدل های کسب وکار تجمعی این است که یک شرکت، تأمین کنندگان خدمت/کالا را به استخدام خود درآورده و آن را تحت نام تجاری خودش به مشتریان می فروشد.

شرکت تأمین کننده ی خدمات باید مراقب کیفیت ثابت کالاها/خدمات فراهم شده برای مشتریان و قیمت آنها به منظور ارائه ی تجربه ای یکسان به مشتریان باشد.گردآورندگان گروهی دارند که کیفیت تمام خدمات رسان ها را بررسی می کند. خدمات رسان ها کارمند گردآورنده نیستند. آنها می توانند هر خدمتی را که شرکت فراهم می سازد قبول یا رد کنند. آنها خدمات را تأمین می کنند، و مابقی چیزها مثل تبلیغات، برندسازی، و بازاریابی بر عهده گردآورنده است.

همه ی تأمین کنندگان کالاها/خدمات از صنعت مشابهی نشأت می گیرند. این کالاها/خدمات تحت یک نام تجاری واحد توسط فروشندگان مختلف تأمین می شوند و تجمیع کننده نقش واسطه را دارد. گردآورندگان دو نوع مشتری دارند؛ فروشندگان و خریداران. استفاده از این مدل برای هر دو طرف جذاب است. مدل درآمدی شرکت گردآورنده براساس حق دلالی یا مقدار جذب کار می کند.

۱. اوبر/Uber

اوبر یکی از موفق ترین برنامک های رزرو تاکسی است که براساس مدل های کسب وکار تجمّعی کار می کند. اوبر بستری برای تمام سنین و گروه های اجتماعی است. این برنامک، تاکسی اشتراکی و خصوصی فراهم می سازد. اوبر رانندگانی را استخدام می کند که خودشان تاکسی دارند. این افراد کارمند شرکت نیستند بلکه صرفاً خدمات رسان هایی هستند که خدمت خود را بر بستر یکسانی عرضه می کنند.

اوبر با گرفتن ۲۵-۲۰ درصد حق دلالی از رانندگان، درآمدزایی می کند. هم چنین ازطریق شراکت تبلیغاتی هم کسب درآمد می کند. اوبر قیمت را به ازای هر کیلومتر مسافت تعیین می کند. البته در تعطیلات عمومی و در طول شب افزایش قیمت اِعمال می شود که در این مورد اوبر با مسافران و رانندگان برخورد شفافی دارد. بنابراین مدل کسب وکار اوبر یک وضعیت برد-برد برای همه است.

۲. Airbnb

Airbnb یک شرکت خلاق خدمات مسافرتی و هتلداری است که تحولات گسترده ای را برای این صنعت به ارمغان آورده است. Airbnb بستری است برای افرادی که می خواهند خانه ی خود را اجاره دهند یا مسافرانی که می خواهند منازل خصوصی را در اماکن محلی اجاره کنند. این بستر، میزبان ها و مستأجران را به هم وصل می کند. هم چنین امکان اجاره دادن آپارتمان را برای مالکین فراهم می سازد. اشخاصی که اتاق اضافه در خانه شان دارند می توانند آن را به عنوان میزبان ثبت کنند؛ مستأجرین هم می توانند با گرفتن ارتباط مستقیم با میزبان ها ازطریق Airbnb، محل اقامت خصوصی اجاره کنند.

Airbnb با ارائه ی تجاربی مثل کارگاه های آموزشی، کنسرت، رویدادهای بازدید از اماکن دیدنی و دیگر فعالیت های توریستی و رستوران ، کسب وکار خود را گسترش داده است. Airbnb از مدل کسب وکار تجمّعی استفاده می کند، این شرکت ۳% از میزبان ها و هزینه ای بابت خدمات و پردازش از مستأجران می گیرد.

مدل های کسب وکار تقاضا محور

کسب وکارهای تقاضا محور به شدت اقتصاد سنتی را متحوّل کرده اند. علی رغم این واقعیت که اقتصاد تقاضا محور پدیده ی تازه ای است، بسیاری از شرکت ها سرمایه ای میلیونی بابت آن گرفته اند. مدل کسب وکار تقاضا محور، مدل های کسب وکار تجمّعی و بازار برخط را با هم ادغام می کند. این مدل در سال های اخیر تقاضای زیادی به وجود آورده است، چراکه برای تأمین نیازهای ویژه بازار روزمره ی مشتریان سهولت را به ارمغان آورده است.
خدمات تقاضا محور درمیان صنایع گوناگون گسترش یافته اند مثل مواد غذایی، حمل ونقل، بهداشت و سلامت، خودرو، و تجهیزات برقی. پیش از راه اندازی یک سرویس تقاضا محور باید بدانید که می خواهید کدام نیاز ویژه بازار را برای مشتری برآورده سازید. پس از کار کردن روی آن، می توانید روی طراحی مدلی متمرکز شوید که امکان دسترسی به لوازم/افراد لازم جهت تأمین آن خدمات را برای شما فراهم می سازد.مثلاً، اگر می خواهید خدمات تقاضا محور را برای محصولات آرایشی تأمین کنید، باید به سالن های زیبایی یا آزادکارانی دسترسی داشته باشید که آن خدمات را عرضه میکنند. باید به واسطه ای میان مشتریان و تأمین کنندگان خدمات تبدیل شوید.

مدل کسب وکار تقاضا محور براساس حق دلالی یا نرخ جذب کار می کنند. مدل درآمدزایی تمام شرکت ها با هم فرق می کند. اما مدل پایه همه ی آنها، بستری است که مثل مدل های کسب وکار تجمعی از خدمت رسان حق دلالی و از مشتری هزینه ای بابت پردازش و خدمات دریافت می کند. شرکت باید با برگزاری رویدادهای بازاریابی و ارائه ی تجربه ی بهتر در برنامه ی کاربردی خود، مخاطب بیشتری برای فروشندگان فراهم سازد.

انتخاب مدل کسب وکار به صنعتی بستگی دارد که می خواهید در آن فعالیت و پیشرفت کنید. انواع مختلفی از خدمات وجود دارد که می توانید برای مشتریان نهایی خود فراهم سازید و بسته به آن خدمات، اقتصاد تقاضا محور به بخش هایی مثل مدل تحویل برنامه ریزی شده (خواروبار) یا فوری (مواد غذایی)، انتخاب (هتل) یا بدون نام (رزرو تاکسی)، خدمات استانداردشده یا غیراستاندارد تقسیم می شود.

اقتصاد تقاضا محور این طور کار می کند. بیایید نگاهی به کسب وکارهای تقاضا محور نوآورانه ای بیاندازیم که امروزه در بازار وجود دارد.

بوم مدل کسب و کار تقاضا محور

ارتباط با مشتری پیشنهاد ارزشی فعالیت های اصلی فعالان اصلی
• رسانه های اجتماعی

• نظام بازبینی، رتبه دهی و بازخورد

• پشتیبانی مشتری مشتریان:

• حداقل زمان انتظار

• قیمت پایین تر از کالا/ خدمات خارج از خط

• معاملات غیرنقدی

تأمین کنندگان:

• منبع درآمدی اضافه

• زمان بندی انعطاف پذیر کار و امکان کار نیمه وقت

• روند پرداخت آسان

• ساخت و مدیریت برنامه ی کاربردی

• بازاریابی و جذب مشتری

• استخدام تأمین کنندگان کالا/خدمات

• مدیریت پرداخت های تأمین کنندگان کالا/خدمات

• پشتیبانی مشتری

• تأمین کنندگان

• خدمات

• تأمین کنندگان کالاها

• سرمایه گذاران

کانال ها

• تارنما

• برنامک موبایل برای اندروید/iOS منابع اصلی

• بستر فنّی

• تأمین کنندگان ماهر خدمات/ کالا

بخش مشتری

• تأمین کنندگان خدمات

• مصرف کنندگان خدمات

جریان های درآمدی

• تحویل خدمات براساس طول مدت

• قیمت کالا

• افزایش قیمت ساختار هزینه ای

• ایجاد برنامه ی کاربردی

• برگزاری رویداد و بازاریابی

۳. Uber For X  راه حل همه چیز

بعد از موفقیت عظیم اوبر، شاهد ظهور استارتاپ های بسیاری هستیم که با مدل کسب وکار Uber For X رشد میکنند، در این مدل X به معنای خدمات تقاضا محوری است که آنها ارائه می دهند مثل خواروبار، تحویل غذا، لوازم بهداشتی، لوازم آرایش و تندرستی، مراقبت از حیوانات خانگی، کارهای خانه، کارگران به دردبخور، یا هر چیز دیگر. Uber For X یک برنامه ی کاربردی همه جانبه برای تمام کارهای روزانه است که آنها را آسان یا کاملاً خودکار می کند.

Uber For X همان مدل کسب وکار و درآمدزایی مدل تجمعی را دنبال میکند. برای راه اندازی کسب وکار Uber For X باید تحقیقات کاملی درمورد بازار و مشتری نهایی انجام دهید. می بایست بازار و خدمات خود را در ابتدا محدود کنید تا جای پایتان در بازار محکم شود و سپس به مرور زمان کار خود را بیشتر توسعه دهید.

۴. Rover

برای کسانی که سگ دارند، چه راهکاری از این بهتر که بتوانند در مواقع ضروری بدون نگرانی از سگشان بیرون بروند؟ برای کسی که عاشق سگ هاست، چه راهی برای پول درآوردن بهتر از بازی کردن با سگ است؟

Rover بستری است که والدین سگ را با پرستاران سگ پیوند می دهد. این بستر، خدمات تقاضا محوری مثل مراقبت از سگ، بیرون بردن سگ، سرکشی، و ملاقات در خانه را فراهم می سازد. Rover، شرکت DogVacay را با هدف توسعه ی کارش خریداری کرده است.

Rover از هر دو طرف پول می گیرد، هزینه ی خدمات را از والدین سگ و درصد ثابتی از حقوق را از پرستاران سگ دریافت می کند. بدین ترتیب Rover براساس اقتصاد تقاضا محور کار می کند.

۵. Instacart

Instacat راحت ترین راه خرید خواروبار است، بستری که اینترنت را با تجربه ی خرید خواروبار ادغام می کند. این بستر تقاضا محور، کار روزمره ی خرید خواروبار را به کاری آسان تبدیل می نماید. این شرکت در سال ۲۰۱۲ تأسیس و تا ژانویه ی ۲۰۱۵، بالغ بر ۲ بیلیون دلار ارزش گذاری شد. Instacat تا نوامبر ۲۰۱۵، به چند شهر در آمریکا محدود می شد.

Instacat از ترکیبی از مدل های کسب وکار تجارت الکترونیک، تقاضا محور، اشتراک، و تجمعی استفاده می کند. این شرکت، راهبردی ۳ لایه داشته و ۳ گروه را جذب می کند؛ کاربران: خریدارانی که خواروبار سفارش می دهند، فروشگاه ها: مغازه هایی که خواروبار را با نام خودشان عرضه می کنند، خرده فروشان: این افراد، کارمندان Instacart هستند. دو نوع نقش شغلی وجود دارد، خرده فروشان با خدمات کامل؛ که مستقل کار می کنند، محصولات مورد نیاز مشتریان را از فروشگاه های مختلف طرف قرارداد خریداری کرده و به مشتریان تحویل می دهند؛ و خرده فروشان حاضر در فروشگاه؛ که کارمندان نیمه وقتی هستند که فقط به قسمت خرید رسیدگی می کنند.

Instacat براساس حق دلالی کار نمی کند، بلکه براساس قیمت گذاری ها و هزینه های تحویل، درآمد دارد. این شرکت درباره ی قیمت اجناس شفاف است.۵% هزینه ی خدمات و ۵% انعام اجباری برای خرده فروشان دریافت میکند. همچنین، از طرح اشتراکی برخوردار است که در آن مشتری روی سفارش های ۳۵ دلار و بیشتر، از تحویل رایگان بهره مند می شود.

۶. GrubHub

GrubHub یک بستر تحویل غذای تقاضا محور است که روی برنامه ی کاربردی و تارنما هم کار می کند. این شرکت در سال ۲۰۰۴ تأسیس شد و سال ۲۰۱۴ شرایط IPO (عرضه ی سهام اولیه) را کسب کرد. به علاوه، Allmenus، Seamless، Diningin و Delivered Dash را خریداری نمود. GrubHub امکانات تحویل در منزل و انتخاب را هم ارائه می دهد. این شرکت براساس مدل پایه ی تقاضا محور کار کرده و صاحبان رستوران (خدمت رسانان) را گرد هم آورده و غذا را به مشتریان تحویل می دهد.

GrubHub ازطریق حق دلالی بر روی هر سفارش، درآمد کسب کرده و به طور متوسط، ۱۲ ای ۱۳ درصد حق دلالی روی هر سفارشی می گیرد. به جز این، ثبت های تحت حمایت مالی هم دارد. GrubHub، امکان مشاهده یرستوران های فراوان و دسترسی به تمام آشپزی های موجود بر روی یک بستر واحد را برای مشتریان فراهم می سازد.

مدل های کسب و کار بازار برخط

امروزه همه چیز براساس اینترنت اداره می شود و از این رو چندین کسب وکار بازاری وجود دارد که براساس مدل های کسب وکار بازار برخط کار می کنند. این بازارها، مدل کسب وکار ساده ای دارند که مشترکا از فروشندگان/تأمین کنندگان خدمات و مشتریان کسب درآمد می کند. هر دو گروه یادشده از بستر برخط مشابهی برای تماس با یکدیگر بهره می گیرند. امروزه بازارهای برخط صنایع را اداره می کنند، برای بهره برداری حداکثری از این مدل ها باید بلد باشید در صنعت درست سرمایه گذاری کنید. می بایست به خوبی از نیازهای فعلی آگاه بوده و بدانید کدام محصول یا خدمت می تواند مشتریان بیشتری را به سمت شما سرازیر کند.

بیایید درمورد مزایای راه اندازی بازار برخط صحبت کنیم. در این مدل، شما مسئولیت محصول را برعهده ندارید، ازاین رو موجودی کالا وجود نخواهد داشت. می توانید محصولات و خدمات بسیار متنوعی را بدون اینکه واقعاً پولی خرجشان کنید تأمین نمایید. در این بستر، خطر/ریسک تجارت کمتر است. از سوی دیگر، خدمات رسان ها یا خرده فروشانی که از بستر شما به عنوان یک واسطه استفاده می کنند، مخاطب گسترده ای داشته و دیده خواهند شد.

هنگام راه اندازی یک بستر برخط باید چند نکته را در نظر بگیرید. درآمدزایی در چنین بازارهایی بیش از حدّ معمول زمان می برد چراکه این بسترها به طور کلی براساس مدل درآمدی حق دلالی عمل می کنند. بنابراین، این یک تعهد بلندمدت است. نکته ی دیگری که باید در نظر گرفت، مدیریت خدمات رسانه ها و بررسی کیفیت محصول آنهاست چراکه مشتریان کیفیت محصول/خدمات را به حساب نام تجاری شما می گذارند.

به علاوه باید تلاش زیادی را صرف جلب کردن وفاداری مشتریان خود کنید چون وقتی بستری را برای فروشندگان فراهم می سازید، این احتمال واضح وجود دارد که مشتریان شما را کنار گذاشته و مستقیماً از فروشنده خرید کنند (بحثی کاملاً جدید). هم چنین باید به پشتیبانی از مشتریان باشید. وقتی محصولات بسیار متنوعی دارید، حجم عظیمی از داده وجود خواهد داشت که تیم خدمات مشتریان شما باید آنها را تحلیل کند. باید این تیم را آموزش بدهید تا پاسخ گوی درخواست های مشتریان بوده و تصویر مثبتی از نام تجاری شما در ذهن آنها بسازند.

شرکت های به طور کلی از حق دلالی درآمد، بهای خدمات و هزینه ی پردازش کسب درآمد می کنند. بازارهای تجارت الکترونیک از راه تبلیغات و فهرست های تحت حمایت مالی هم درآمد کسب می کنند.

۷. Fiverr

Fiverr یک بازار مستقل و آزاد برخط است که به آزادکاران اجازه می دهد خدمات خود را در مقابل چشم مشتریانی از سرتاسر جهان به نمایش بگذارند. Fiverr براساس اقتصاد گیگ کار می کند، آزادکاران خدماتشان را به شکل گیگ هایی ارائه می دهند که (همان طور که از نام Fiverr برمی آید) از ۵ دلار شروع می شوند. هم چنین ویژگی هایی مثل Gig Extras و Gig Multiples را به آزادکاران عرضه می کند.Fiverr بستری در اختیار هزاران گیگ قرار می دهد که برای هر کسب وکاری مفید است. مشتریان باید آزادکار درستی را انتخاب کنند که پیشنهاد درست را برای کسب وکار آنها عرضه می کند. رتبه بندی های انجام شده ازسوی مشتریان، به درد اعتمادسازی برای مشتریان آینده ی آزادکار می خورد.

Fiverrبه ازای هر گیگ ۲۰% حق دلالی از آزادکاران و ۱ دلار بابت تمام خریدهای تا ۲۰ دلار و بیشتر دریافت می کند، این شرکت ۵% از مجموع خرید را هم از خریداران می گیرد. Fiverr هزینه های پردازش و خدمات را هم دریافت می کند.Fiverr به واسطه ی زیرمجموعه ی خود «FiverrPro» به ترکیب مناسبی از آزادکاران رده بالا رسیده و فهرست فیلترشده ای از آزادکارانی در اختیار دارد که مستحق مشتریان گلچین شده و دستمزد بیشتر در ازای کارشان هستند.

۸. TaskRabbit

TaskRabbit یک بستر بازار برخط دو سویه شبیه Fiverr است. این بستر افرادی را به هم وصل می کند که دنبال کمک های خانگی کوچک می گردند (TaskPosters)، کمک هایی که می تواند توسط مردم دیگری تأمین شود (Taskers) که آن خدمات را فوراً در اختیار آنها قرار می دهند. TaskRabbit با فراهم کردن راه چاره برای نیازهای روزمره ی مردم، محبوب شده است. این شرکت، بازار ویژه ی افرادی را هدف گرفته که بیش از وقت، پول دارند و بستری فراهم ساخته که تا آنها با افرادی تماس داشته باشند که در ازای گرفتن پول، کارهایشان را انجام می دهند.

این شرکت در سال ۲۰۰۸ با نام متفاوت «RunMyErrand» تأسیس شد و در سال ۲۰۱۰ به «TaskRabbit» تغییر نام داد. TaskRabbit در سال ۲۰۱۷ توسط شرکت مبلمان IKEA خریداری شد تا خدمات ساخت مبلمان را ارائه کند. این شرکت هنوز به فعالیت در بیش از ۴۰ شهر در آمریکا و لندن ادامه می دهد.

TaskRabbit با گرفتن ۱۵% از کل پولی که Tasker ها دریافت می کنند، درآمد دارد و ۷.۵% بابت هر صورت حسابی از TaskPoster ها به عنوان هزینه ی اعتماد و پشتیبانی می گیرد. با افزایش اقتصاد تقاضا محور، این شرکت مدل خود را کمی تغییر داده و حالا امکان تعیین یک محدودیت زمانی را هم فراهم می کند. ارسال، پذیرش، انجام و پرداخت هزینه ی کار موردنظر همگی در ۶۰ تا ۹۰ دقیقه صورت می گیرد. TaskRabbit یک برنامه ی کاربردی موبایل هم راه انداخته است. این شرکت کماکان تا به امروز یک بستر اقتصاد گیگ بوده و با سرعت خودش رشد می کند.

۹. علی بابا/Alibaba

علی بابا بزرگترین شرکت خرده فروشی و تجارت الکترونیک جهان است، یکی از بزرگترین شرکت های اینترنت و هوش مصنوعی و یکی از بزرگترین شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر. این شرکت ترکیب منحصربه فردی از مدل های کسب وکار را دنبال می کند که به طورکلی از راهکار B2B (تجارت به تجارت)، B2C (تجارت به مصرف کننده) و C2C (مصرف کننده به مصرف کننده) برای خریداران و فروشندگان و مدل مبتنی بر اشتراک برای فروشندگان پیروی می کند و در مجموع یک بازار غول آسای تجارت الکترونیک است که بستری برای فروشندگان فراهم می سازد تا محصولات خود را در حجم بالاو به قیمت عمده فروشی به خرده فروشان در سرتاسر جهان بفروشند.

گروه علی بابا از بخش های مختلفی تشکیل می شود مثل Alibaba.com، Taobao، Aliexpress، ۱۹۸۸، Alimama، Alibaba Cloud، Ant Financial، Cainiao Network و Tmall.

Alibaba.com محل ملاقات خریداران با فروشندگان است. این تارنما، از فروشندگان حق دلالی می گیرد. اما درآمدش فقط از این راه نیست، بلکه از اشتراک ها هم پول درمی آورد. عضویت تأمین کننده ی رایگان علی بابا شامل مخاطب محدود از چین، هونگ کونگ و تایوان و محدودیت نمایش ۵۰ محصول می شود. عضویت تأمین کننده ی طلایی پریمیوم علی بابا، برای فروشندگان چینی اجباری بوده و تأمین کنندگان را اعتبارسنجی می کند. به علاوه آنها باید بابت هر فروش، حق دلالی پرداخت کنند.

Taobao کار فروشندگان کسب وکارهای کوچک را راه می اندازد، این بخش امکان مبادله ی B2C و C2C را فراهم می سازد. Taobao از تبلیغات درآمدزایی می کند.

Tmall طیف وسیعی از محصولات برند را در اختیار مشتریان چینی قرار می دهد. این بخش براساس مدل ساده ی کسب وکار تجارت الکترونیک عمل می کند.

Alimama یک بستر بازاریابی باز است که از آگهی دهندگان و شرکای وابسته به آنها درآمد کسب می کند.

Aliexpress یک بازار خرده فروشی است که فروشندگان چینی را در معرض دید مشتریانی از کشورهای دیگر قرار می دهد. درآمد این بخش از راه حقّ دلالی است.

Alipay یک کیف پول الکترونیک است که ازطریق سرویس پول تضمینی درآمد کسب می کند، یعنی براساس نرخی ازپیش تعیین شده، بابت حجم سپرده گذاری، از بانکِ شریک خود سود می گیرد.

۱۹۸۸.com به عنوان یک بازار عمده فروشی برخط کار می کند. این بخش، ازطریق طرح های عضویت و خدمات بازاریابی برخط درآمدزایی می کند.
گروه علی بابا شامل خدمات دیگری هم می شود مثل Alibaba Cloud (بستر ذخیره سازی ابری)، Ant Financial (شرکت فن آوری مالی که Alipay را هم اداره می کند) و Cainiao Network (اپراتور بستر داده های لجستیک).

مدل های کسب و کار اشتراکی

بسیاری از مردم فکر می کنند که مدل کسب و کار اشتراکی ابداع تازه ای است، به خصوص Gen Z. اما این تصور غلطی بیش نیست، اشتراک مفهومی قدیمی است. در گذشته روزنامه ها براساس اشتراک فروخته می شدند. امروزه کسب وکارهای اشتراکی اگر برای محصولات یا خدمات درستی به کار روند، شکوفا می شوند.

مدل پایه ی اشتراک با درآمدزایی مکرر ماهیانه یا سالیانه بسته به طرح های ارائه شده ی شرکت عمل میکند. هدف اصلی این شرکت ها حفظ مشتریانشان و دریافت چندباره ی وجه از یک مشتری واحد است.

مدل اشتراک به شرکت اجازه می دهد که برای دسترسی به ویژگی های مختلف، قیمت های متفاوتی تعیین کند. این به نفع کاربران هم هست چراکه لازم نیست بهای ویژگی هایی را که نمی خواهند بپردازند. عامل نویدبخش دیگر، درآمد مکرر است. لازم نیست که شرکت برای تداوم کارش برای مشتریان راضی زیاد تبلیغ کند، بلکه می تواند با حفظ کیفیت خود، مشتریانش را حفظ نماید. بدین ترتیب کاربران هم از شر حجم زیاد پیام های آزاردهنده ی تبلیغاتی در امان می مانند.

بدین ترتیب مدل های اشتراکی، کسب وکارهای واقعی هستند چون شما از مشتری می خواهید بابت آنچه می گیرد پول بدهد. تنها راه برای بهره برداری حداکثری از این مدل کسب وکار، فراهم ساختن محتوا (رسانه، موسیقی، ) یا خدمات (CRM/مدیریت ارتباط با مشتری یا نرم افزار ضد ویروس) با کیفیت بالاست تا یک بار معامله را به رابطه ای دراز مدت تبدیل کند.

۱۰. نت فلیکس

نت فلیکس یک سرویس اشتراکی است که نظم تلویزیون و شرکت های تولید رسانه را تغییر داده است. این سرویس، سه طرح اشتراک ماهیانه دارد: پایه (۷.۹۹ دلار)، استاندارد (۱۰.۹۹ دلار) و پریمیوم (۱۳.۰۰ دلار). امکانات بر همین اساس ارائه می شوند.

درآمد اصلی نت فلیکس از راه عضویت تأمین می شود. این شرکت سه لایه ی کسب وکار دارد. پخش خانگی (کسب درآمد از مشترکین آمریکا)، پخش بین الملل (کسب درآمد از مشترکین خارج از آمریکا) و دی.وی.دی خانگی (درآمدزایی از ارسال پستی دی.وی.دی).

با در نظر گرفتن نمونه ی نت فلیکس می توان شاهد تغییراتی بود که فن آوری برای کسب وکارها به ارمغان آورده و موفقیت آنهایی را دید که مطابق با زمانه متحوّل شده اند. وقتی نت فلیکس در ۱۹۹۷ کار خود را شروع کرد، یک سرویس اجاره ی دی.وی.دی اینترنتی بود. امروزه با پیشرفت های فن آوری و دسترسی به اینترنت پرسرعت، نت فلیکس تبدیل به غول عظیمی در صنعت رسانه و یکی از بسترهای پیشروی پخش برخط فیلم شده است.

۱۱. Zipcar

Zipcar یک شرکت عضویت محورِ به اشتراک گذاری خودرو است که به بیش از ۵۰۰ شهر در آمریکای شمالی و اروپا خدمت رسانی می کند. این شرکت در بیش از ۲۳۰ محوطه ی دانشگاهی حضور دارد. Zipcar با احتساب هزینه های گاز، پارکینگ، نگهداری، و بیمه، خودروهایش را در اختیار مشتریان قرار می دهد.

کاربران باید برای اجاره ی خودرو در Zipcar عضو شده، هزینه ی سالیانهای بابت اجاره ی خودرو بپردازند و کارتی که آن هم «Zipcard» نام دارد دریافت کنند؛ این کارت امکان باز کردن قفل درها را به آنها می دهد، کلیدها داخل هستند. این خودروها در محلّ مناسب و راحتی پارک شده اند که از طرف شرکت رزرو شده است. این شرکت درآمد خود را از راه پرداخت های ماهیانه و سالیانه و مصرف خودرو به دست می آورد.

۱۲. Dollar Shave Club

Dollar Shave Club یک مدل اشتراک محور است که محصولات مخصوص اصلاح مردان را تأمین می کند. او خودش را به جای شرکت، باشگاه/Club می نامد. Dollar Shave Club تجهیزات اصلاح را به همراه ملزومات آنها، و مجله ی «Bathroom Minutes» که حاوی نکاتی درمورد اصلاح کردن است برای اعضایش می فرستد. بدین ترتیب شرکت بیشتر روی برندسازی [ساخت تجربه و تصویری مثبت از نام تجاری خود] تمرکز دارد.

DSC یک مدل معاملاتی اشتراک تجمعی را دنبال می کند، یعنی محصولات اصلاح را به شکل عمده خریداری کرده و به قیمت بیشتری به اعضای مشترک خود می فروشد. بدین ترتیب شرکت هزینه ای بابت عضویت، سود، و ارسال می گیرد. راهبرد بازاریابی شرکت، همان چیزی است که آن را از سایر شرکت ها متمایز می کند.

مدل های کسب وکار فریمیوم

فریمیوم ترکیبی از واژه های «free» و «premium» است. مدل های کسب وکار فریمیوم، خدمت پایه را به رایگان، و امکانات اضافی و پیشرفته تر را به صورت پریمیوم (در ازای پرداخت پول) در اختیار کاربران قرار می دهند. بسیاری از شرکت های نرم افزاری خدمات نرم افزاری خود را تحت این مدل عرضه می کنند. مدل فریمیوم درمیان شرکت های بازی سازی رایج است. این مدل به کاربر اجازه می دهد در ابتدا به صورت رایگان از سرویس استفاده کند و برای «ارتقا» یا «add-on» مقداری پول بدهد. این مدل در تبدیل کاربران رایگان به کاربران پولی با مشکلاتی مواجه است.

۱۳. YouTube

یوتیوب بزرگترین بستر به اشتراک گذاری فیلم و دومین موتور جستجوی بزرگ جهان محسوب می شود. دسترسی به یوتیوب برای همگان آزاد است. این بستر فقط براساس مدل کسب وکار فریمیوم کار نمی کند بلکه ترکیبی از چند مدل است. یوتیوب از راه تبلیغات و ویدیوهای تحت حمایت مالی (اسپانسرشده) هم درآمد دارد.

YouTube Red مدل اشتراک محور فریمیوم دیگری است که توسط یوتیوب راه اندازی شده و امکان دسترسی بی وقفه به یوتیوب را فراهم می سازد. این سرویس، امکان دسترسی بدون تبلیغات به فیلم های یوتیوب، YouTube Gaming و YouTube Music را در اختیار مشتریان قرار می دهد.

بدین ترتیب یوتیوب بخشی از درآمد خود را از راه مدل کسب وکار یوتیوب به دست می آورد.

۱۴. Dropbox

Dropbox یک شرکت ذخیره سازی ابری است که امکان ذخیره ی رایگان ۲ گیگابایت داده را در طرح رایگان اولیه اش به کاربران می دهد. Dropbox یکی از آن شرکت های ارزشمندی است که یک راهبرد کسب وکار مستقیم دارد. این شرکت مستقیماً و بدون دخالت شخص ثالثی مثل آگهی دهنده، از کاربران پول می گیرد.

Dropbox از یک مدل کسب وکار فریمیوم بهره می برد. او محصول پایه را با تعداد کمی از ویژگی ها، به رایگان در اختیار کاربران قرار می دهد. Dropbox سه نسخه ی پولی دیگر هم دارد به نام های Pro Edition، Business Edition و Enterprise Edition. امکانات با هر نسخه ای پیشرفت می کند.

مدل های کسب وکار وابسته

آیا تا به حال از خودتان پرسیده اید کسب وکار وابسته چیست؟ یا اینکه وب سایت ها چطور از بازاریابی وابسته درآمد دارند؟ در اینجا مطالبی را می خوانید که باید درمورد مدل های کسب وکار وابسته بدانید. مدل های کسب وکار وابسته شامل سه بخش می شود: سایت وابسته، سایت فروش و مشتری (بازدیدکننده).سایت وابسته، سایت فروش را تبلیغ می کند، فهرست گلچین شده ای از معاملات و پیشنهادات هزاران فروشنده به بازدیدکنندگان ارائه می دهد، وقتی بازدیدکنندگان می خواهند خرید کنند، به سایت فروش ارجاع داده می شوند. بعد از انجام یک مبادله ی موفق، سایت وابسته بخشی از پرداخت را به عنوان جایزه ی خرید دریافت می کند. فهم این مدل آسان، اما اجرا کردنش سخت است.

به عبارت ساده تر، شرکت وابسته برای محصولات و خدمات شرکت دیگری تبلیغ کرده و هنگامی که تبلیغات به خرید منجر شد، حق دلالی خود را به عنوان جایزه دریافت می کند.

۱۵. Ebates

Ebates یک بستر کسب وکار وابسته است که به شکل معکوس کار می کند. این بستر فهرست گلچین شده ای از معاملات و پیشنهادات را از صدها فروشنده بر روی یک بستر واحد عرضه می کند. این شرکت نه تنها بستری برای تبلیغات در اختیار سایت فروش قرار می دهد بلکه به ازای هر خرید، به مشتریان مبلغی را پس می دهد.Cashback/بازپرداخت نقدی اولین چیزی بود که مشتریان را به سمت این بستر جذب کرد. به محض اینکه مشتری مبلغ تعیین شده از سوی آگهی دهنده برای Ebates را پرداخت کرد، شرکت را از طریق انتقال بانکی، PayPal مبلغی را به مشتری پس می دهد.

بسیاری از فروشندگان برای جذب مشتری بیشتر بازپرداخت دوگانه ای را عرضه کرده اند، کارت های هدیه ی Ebates، ارسال رایگان، و امکانات جذاب دیگر. Ebates یک پاداش بازفرست هم در قالب کارت های هدیه یا بازپرداخت نقدی دارد. بدین ترتیب Ebates با جذب مشتریان و درنتیجه فروشندگان بیشتر، درآمدزایی می کند. هم چنین تبلیغات پریمیوم را عرضه کرده و بسته به طرح آن، هزینه های متفاوتی دریافت می کند. Ebates در شرکت های مختلفی نیز سرمایه گذاری کرده است؛ مثلاً هتل های Ebates، BfAdsnet، Cartera، Shopular و ShopStyle، که هرکدام اهداف متفاوتی داشته و مخاطب بازار ویژه ای را هدف گرفته اند.

مدل‌های کسب‌وکار تجارت الکترونیک

تجارت الکترونیک شامل تمام بازارهای برخطی می‌شود که خریداران و فروشندگان را در یک بستر واحد گرد هم می‌آورند و مبادلات در آنها به‌صورت اینترنتی انجام می‌شود. تجارت الکترونیک از انواع مختلفی از خدمات مثل B2B (تجارت به تجارت)، B2C (تجارت به مشتری)، C2B (مشتری به تجارت)، C2C (مشتری به مشتری)، مزایده، و مزایده‌ی معکوس تشکیل می‌شود.

مدل B2B (تجارت به تجارت) فروش‌های میان دو بخش تجاری را شامل می‌شود. این شرکت‌ها در محیط بسته‌ای کار می‌کنند که محصولاتی را برای دیگر شرکت‌ها فراهم می‌سازد. آنها محصولات خود را مستقیماً به مشتریان نمی‌فروشند.

مدل B2C (تجارت به مشتری)، همان مدل خرده‌فروشی سنتی است، یعنی شرکت محصولات خود را در بازار به مشتریان می‌فروشد. در اینجا، این فرآیند به‌صورت برخط انجام می‌شود.

مدل C2B (مشتری به تجارت) مشتریانی را شامل می‌شود که به کسب‌وکارها چیزی می‌فروشند. روی این راهبرد خیلی کار نشده اما مدل C2B با ظهور بسترهای دوسویه‌ای مثل Upwork و Fiverr درحال مشهور شدن است. این مدل شامل خدمات مزایده‌ی معکوس و بازاریابی وابسته هم می‌شود.

مدل C2C (مشتری به مشتری) مدلی است که مشتریان در آن با پرداخت بخشی از پول معامله به‌عنوان حق دلالی به شرکتی که بستر را فراهم کرده، به خرید و فروش محصولات می‌پردازند.

۱۶. آمازون/Amazon

آمازون یکی از بزرگترین بسترهای تجارت الکترونیک در آمریکاست. این شرکت به‌عنوان کتاب‌فروشی کار خود را آغاز کرد و سپس به یک فروشگاه‌ خرده‌فروشی برخط تبدیل شد که همه‌چیز می‌فروخت. آمازون فروشگاه‌های واقعی هم باز کرده که درآمد بالایی داشته‌اند. آمازون طرح‌های اشتراکی هم برای شرکت دیگرش Amazon Prime دارد. در حوزه‌ی تبلیغات هم فعالیت می‌کند. بنابراین آمازون را می‌توان غولی دانست که ترکیبی از مدل‌های کسب‌وکار را دنبال می‌کند مثل تجارت الکترونیک، اشتراک و مدل کسب‌وکار وابسته.

آمازون بابت ثبت محصولات پولی نمی‌گیرد، بلکه با گرفتن حق دلالی درآمدزایی می‌کند. ازآنجاکه میلیون‌ها کاربر فعال دارد، امکانات دیگری مثل آگهی‌های رونما/Front ads و دیگر راهبردهای بازاریابی را در اختیار فروشندگانش گذاشته و بخشی از درآمدش را از همین راه کسب می‌کند. ارسال رایگان که روی سقف خاصی از قیمت عرضه می‌شود، مشتریان را به خرید کالاهای بیشتر برای رسیدن به آن قیمت ترغیب می‌کند. به‌علاوه از طریق خدماتی مثل Goodreads، انتشارات آمازون و Amazon Kindle هم درآمدزایی می‌کند.

۱۷. Flipkart

Flipkart یک شرکت تک‌شاخ هندی است که شانس رقابت با آمازون محسوب می‌شود. Flipkart یک سایت تجارت الکترونیک است که راهبرد B2C (تجارت به مشتری) را دنبال می‌کند. این بستر، محل تلاقی فروشندگان و خریداران هندی است. Flipkart شرکت‌هایی مثل Myntra و LetsBuy.com را خریداری و یک امکان کیف پول الکترونیک به نام PhonePe راه‌اندازی کرده است.

حق دلالی دریافتی Flipkart بسته به نوع محصول و فروش‌ها متفاوت بوده و از ۵ تا ۱۰% متغیر است. این شرکت از ثبت محصولات و هزینه‌های تسهیلات هم درآمد دارد. مبلغی هم بابت هزینه‌های تحویل کالا دریافت می‌کند. دیگر کانال درآمدی بسیار واضح آن، تبلیغات و برندسازی مشترک است. Flipkart به واسطه‌ی نتایج جستجوی هدفمند هم درآمدزایی می‌کند، یعنی فرصتی به فروشندگان می‌دهد تا محصولشان را در صدر نتایج جستجو نمایش دهند.

۱۸. eBay

eBay یک تارنمای تجارت الکترونیک چندملیتی شناخته‌شده است که ترکیبی از مدل‌های کسب‌وکار و راهبردهای کسب‌وکار C2C (مشتری به مشتری) و B2C (تجارت به مشتری) را دنبال می‌کند. این شرکت براساس یک مدل مزایده محور با نام «وب مزایده‌ای » شکل گرفته‌ و بعداً به «eBay» تغییر نام داده است. eBay شرکت‌های بسیاری مثل PayPal، Skype، StubHub، Zong، Magento، Expertmaker، Ticketbis و Giosis را خریداری کرده است.

eBay بستری برای خرید و فروش محصولات نو و مستعمل است. eBay دو گزینه ی خرید پیشنهاد می دهد: گزینه ی «مزایده/پیشنهاد قیمت » و گزینه «حالا بخرش». مشتریان می توانند قیمتی را که می خواهند پیشنهاد کنند و خریداری که بالاترین قیمت را پیشنهاد دهد، محصول را می گیرد.

درآمدِ eBay از ثبت محصولات و حق دلالی روی فروش هر محصول به دست می آید. فروشندگان می توانند هر ماه ۵۰ محصول را به رایگان ثبت کنند، بعداً eBay بسته به دسته بندی آن محصول، بابت ثبت آن هزینه ای دریافت می کند. این سایت، گزینه های ثبت پیشرفته ای هم برای افزایش فروش ارائه کرده و بابت آنها مبلغی از فروشنده می گیرد. eBay از راه تبلیغات هم درآمد دارد.

۱۹. Shopify

Shopify یک بستر تجارت الکترونیک ابتکاری است که راهکارهای متنوعی برای مشتریانش فراهم می کند. این بستر، طرحی تلفیقی از مدل های کسب وکار را دنبال می کند، مثل اشتراک، تجارت الکترونیک و بازار برخط. ژانویه ی ۲۰۱۹ Shopify از راه اندازی Shopify Studios خبر داد که مرکز تولیدات فرهنگی و یک سرویس تلویزیونی است.

این شرکت سه طرح مجزا به فروشندگان پیشنهاد می کند: طرح پایه، طرح حرفه ای، و Shopify Plus. این طرح ها درآمد عظیمی برای شرکت دارند. شرکت درآمدهایی هم بابت هزینه های پردازش Shopify Payments، هزینه های تراکنش، و هزینه های بازفرست از سوی شرکا دارد. اگر فروشندگان بخواهند از درگاه پرداخت متفاوتی استفاده کنند، ۰.۵ تا ۲% هزینه ی تراکنش از آنها گرفته می شود.

چگونه مدل کسب وکار بی نقصی برای کسب وکار خود انتخاب کنید؟

مدل کسب وکار، برنامه ی یک شرکت برای داشتن کسب وکار موفق است که می گوید این شرکت چطور درآمدزایی خواهد کرد، مشتریان یا کاربران هدف چه کسانی خواهند بود، شرکت چطور محصولات خود را ساخته، قیمت گذاری و توزیع خواهد کرد، و جزئیات مالی دیگر.

همیشه به یاد داشته باشید، کلید ساختن یک مدل کسب وکار موفق این است که بدانید مشتری شما چه نیازی دارد و شما چطور می توانید زندگی او را آسان تر کنید. تمام شرکت های پیش گفته روی مشتریان خود متمرکز شده اند و روی اینکه چطور می توانند محصولاتشان را به شکل بهتر و پیشرفته تری تحویل دهند.

مدل کسب وکار شما موفقیت کارتان را تعریف می کند. پذیرای تغییرات بوده و تجربه ی مشتریانتان را هم گام با پیشرفت های فن آوری و تحولات رویکردهای کسب وکار، به روزرسانی کنید.

۵/۵ - (۲ امتیاز)