بازار را بشناسید و به کسب و کارتان کمک کنید

چرا باید بازار مربوط به کسب و کارتان را بشناسید؟ به زبان ساده باید گفت برای اینکه بتوانید اهداف و استراتژِی‌های‌تان را اصلاح کنید و به پیش روید باید بازارتان را بشناسید. در حقیقت برای داشتن یک بازاریابی خوب شما نخست باید بازارشناسی خوبی را انجام داده باشید. با ما همراه باشید تا سفری در بازارشناسی را تجربه کنیم.

به زبان ساده باید گفت برای اینکه بتوانید اهداف و استراتژِی‌های‌تان را اصلاح کنید و به پیش روید باید بازارتان را بشناسید. در حقیقت برای داشتن یک بازاریابی خوب شما نخست باید بازارشناسی خوبی را انجام داده باشید.

 

مشتری حکم کیمیا!

به قول ست گادین کارآفرین برجسته‌ی آمریکایی و نویسنده‌ی ۱۸ کتاب پرفروش دنیا: برای محصولات خود دنبال مشتری نباشید بلکه برای مشتریان خود به دنبال محصول باشید.

در این مرحله به سراغ مشتریان می‌روید. لازم نیست برای معرفی محصولی که آن را ابداع کرده‌اید از تک تک مردم بخواهید به حرف‌تان گوش دهند تا شاید محصول را بخرند. شما باید مشتری را بشناسید. چه کسانی ممکن است محصول شما را بخرد؟ برای مثال معرفی ماژیک چند کاره بیشتر برای مدارس استفاده می‌شود یا دکترها؟ آیا در میان مدارس، آن‌هایی که از تخته سیاه استفاده می‌کنند از این محصول استقبال بیشتری می‌کنند یا کسانی که از تخته وایت برد استفاده می‌کنند؟ چه زمان‌هایی محصول را خریداری می‌کنند؟ در پاییز یا وسط تابستان که مدارس تعطیل است؟ چگونه از آن استفاده می‌کنند و بازخوردشان چیست؟

بی اغراق باید بگوییم که مشتری برای کسب و کار شما همیشه حکم کیمیا برای کمیاگر است. پس هر چه راجع به او آگاه شوید کسب و کارتان به همان نسبت جلو رفته است.

بازار بزرگ!

چهارمین قسمت یافتن بهترین و مناسب‌ترین بازار برای محصول است. بهترین بازار از لحاظ جمعیت شناسی، بر اساس سبک زندگی و علایق مشتری، میزان استفاده از محصول و … است.

اندازه‌ی بازار شما وابسته به اشخاصی است که می‌خواهید با آن‌ها تجارت کنید. در این مرحله شما می‌آموزید مشتریان بالقوه‌ی شما چه کسانی هستند؟ اگر هدف در طرح تجاری‌تان فروش به یک فروشگاه بزرگ لوازم التحریر است شما به رویکرد محلی نیاز دارید. اما اگر برای مثال هدف، تمام مدارس دارای تخت وایت برد شهر تهران است، شما به یک رویکرد شهری نیازمندید.

رقبا، ابزار رشد شما!

حتی اگر محصولی در دست دارید که به نظرتان هیچ رقیبی برایش وجود ندارد و یا به عبارتی هیچ شرکت دیگری نیست که همانند شما ماژیک چندکاره را به فروش برساند، باید در نظر داشته باشید که ردیابی فعالیت‌های رقبا نقش کلیدی در کسب و کار شما دارد. رقیب شما در این زمینه می‌تواند کسی که باشد که همانند شما ماژیک دارد، و یا او هم محصولی را به بازار ارائه کرده است که بخش قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. سهم بازار رقیب را بشناسید. ویژگی‌های محصول، استراتژی‌های تبلیغاتی قبلی و فعلی، چشم اندازها، و حتی بازه‌های زمانی که رقیب، تبلیغات می‌کند نیز مهم است. با دیدن نقاط ضعفی که شرکت رقیب‌تان دارد، شما می‌توانید آن را در کسب و کار خود برطرف کرده و به نقطه‌ی قوتی تبدیل کنید.

به طور کلی زمانی که به فکر راه انداختن کسب و کار می‌افتید باید نیازهای بازار را شناسایی کنید. محصولی که ارائه می‌دهید چه مشکلی را برطرف کرده است؟ دلیل خرید محصول‌تان چیست؟ در این قسمت شما مشتریانی را در نظر بگیرید که بازار رقبایتان، آن‌ها و نیازشان در نظر نگرفته‌اند.

مثالی جالب از تبلیغات کوکاکولا

روزی که یکی از نمایندگان کوکاکولا ناامید و مایوس از ماموریت تبلیغاتی و بازاریابی خود بازگشته بود، از او پرسیدند چرا موفق نشد. جوابی که داد این بود:

هنگامی که به آن‌جا رسیدم مطمئن بودم که می‌توانم موفق شوم و فروش خوبی داشته باشم. اما مشکلی که داشتم این بود عربی بلد نبودم. بنابراین تصمیم گرفتم پیام خود را با پوستر تبلیغاتی به آن‌ها انتقال دهم. درنتیجه سه پوستر طراحی کردم :

پوستر اول عکس مردی که خسته و کوفته در بیابان بیهوش افتاده بود. پوستر دوم مردی که در حال نوشیدن کوکاکولا بود. و پوستر سوم مردی بسیار شاداب و سرحال را نشان می‌داد.

پوسترها را در همه جاهایی که در معرض دید بود چسباندم. اما متاسفانه نمی دانستم عرب‌ها از راست به چپ می‌خوانند و لذا آن‌ها ابتدا تصویر سوم، سپس تصویر دوم و بعد تصویر اول را دیدند و برایشان اینطور به نظر رسید که با خوردن کوکاکولا خسته و کوفته می‌شوید.

درنتیجه قبل از انجام هر کسب و کاری سعی کنید ابتدا بازار محصول و مشتریان‌تان را به طور دقیق تحلیل کنید.

۵/۵ - (۱ امتیاز)