شاید بیشتر از صدبار پیش آمده که کلمه “استارت آپ” را دیده‌ام یا از کسی شنیده‌ام، اما هیچ وقت درست و حسابی معنی‌اش را نفهمیده‌ام! حتی چندباری هم سعی کردم که مطالبی در موردش بخوانم اما انقدر محتوای موجود، پراکنده و بی‌ربط بود که نمی‌خواندم بهتر بود!
اینطور بود که در نوین به این فکر افتادیم که یک راهنمای خیلی کامل و جامع برای شما آماده کنیم و سیر تا پیاز استارت‌ آپ را باز کنیم. این مقاله از ابتدای کار دست شما را با مشخص کردن اینکه اصلا “استارت آپ چیست” می‌گیرد و قدم به قدم پیش می‌رود. بعد از مطالعه این مقاله، نه تنها خواهید راهنمای جامع استارت آپفهمید که استارآپ چیست بلکه ابزارهای لازم برای شروع استارت‌ آپ و ایجاد یک کسب‌و‌کار استارت‌ آپی را یاد خواهید گرفت.
لازم است همینجا عرض کنم که این مقاله تنها بخش اول یک مجموعه در حال توسعه است و در روزهای آتی، قدم‌های دیگر استارتاپ را با یکدیگر برمی‌داریم.

استارت آپ چیست؟

استارتاپبه محصولات و خدماتی که دور و برتان هستند نگاهی بیندازید. چرا اصلا این چیزها به وجود آمده‌اند؟ چرا ما این چیزها را پیش خودمان داریم یا از آن ها استفاده می‌کنیم؟ چون این خدمات یا محصولات یک مشکلی از شما حل می‌کنند یا حداقل یکی از نیازهایتان را برطرف می‌کنند.
همه اختراعات و کسب و کارهای استارت آپی اینطور به وجود می‌آیند: از یک نیاز یا یک مشکل! شما از برق بگیرید تا تلفن، اینترنت و یا حتی پی‌پال (سامانه انتقال وجه آمریکایی)! همه این‌ها برای رفع یک نیاز یا یک مشکل درست شده‌اند! در اصل استارت آپ همین است! بله به این سادگی. استارت آپ یک کسب‌و‌کار نوپایی است که برای رفع یک مشکل یا نیاز درست می‌شود.
البته جدیدا می‌بینید که استارتاپ‌های اینترنتی خیلی زیاده شده‌اند ولی همه آن‌ها برای حل یک مشکل نیستند. خیلی از استارت آپ‌ها هدف‌شان راحت‌تر کردن کاری است که ما انجام می‌دهیم. مثلا شما اسنپ را در نظر بگیرید: قبل از اسنپ همه می‌توانستند تاکسی تلفنی بگیرند و مشکل خاصی هم وجود نداشت. اما اسنپ این کار را خیلی راحت کرده و تبدیل به یک استارت آپ موفق شده است.
پس اگر به فکر آن هستید که که یک استار‌آپ راه بیندازید، حتما این سوال را از خودتان بپرسید: “ایده یا استارت آپ من چه مشکلی را حل می‌کند و این مشکل تا چه حد برای مردم دردناک است؟” پیشنهاد می‌کنم که سرسری از کنار این سوال رد نشوید چون ممکن است بعد از ساعت‌ها، روزها و یا حتی ماه‌ها وقت گذاشتن روی استارت آپ خودتان، از نتیجه راضی نباشید و این همه وقت ارزشمند را تلف کرده باشید!

دراپ‌باکس (Dropbox)

دراپ‌باکس یک سرویس میزبانی پرونده از روی وب است. یک لحظه…خودم هم نفهمیدم چی گفتم! بگذارید این طور بگویم: تا حالا شده یک سری فایل روی فلش یا سیستم‌تان داشته باشید و جایی که به آن نیاز دارید، همراه‌تان نباشد؟ دراپ‌باکس دقیقا برای این طراحی شده است که است که این اطلاعات را روی یک ابر ذخیره کنید (ذخیره ابری). بعد از ذخیره اطلاعات‌تان روی ابر، دیگر از هر دستگاهی به آن ها دسترسی خواهید داشت.
حالا ذخیره ابری دقیقا چه است؟ ذخیره ابری، فضایی به شما می‌دهد که به آن ابر می‌گوییم. شما به جای اینکه اطلاعات خودتان را روی گوشی، لپ‌تاپ یا فلش جابجا بکنید، آن ها را در این ابر ذخیره می‌کنید. بعد از ذخیره‌سازی، یک نام کاربری و رمزعبور دریافت می‌کنید. حالا اگر جایی بودید که لپ‌تاپ یا گوشی‌تان همراه‌تان نبود، با دستگاه دیگری وارد فضای ابری می‌شوید و با استفاده از نام کاربری و رمزعبورتان، به فایل‌هایتان دسترسی پیدا می‌کنید.

فکر کردن یا مشاهده کردن؟

پایه گذاران کسب‌و‌کارهای استارت آپی ممکن است روی ایده‌ای کار کنند که خیلی منطقی به نظر بیاید اما در عرصه عمل، هیچ دردی از مردم دوا نکند! از نظر آقای پائول گراهام (سازنده شرکت شتاب دهنده وای کامبیناتور)، چنین استارت آپ هایی از طرف افرادی پیشنهاد می‌شود که “صرفا به ایده‌های استارت آپی فکر می‌کنند” و به دنبال مشکلات نیستند.
آقای گراهام انقدر با این مساله مخالف است که حتی زحمت کشیده و لقبی هم برای آن انتخاب کرده است: “ایده‌های استارت آپی من درآوردی”! چون به نظرش این‌ها ایده‌هایی هستند که یک فیلمنامه‌نویس می‌تواند برای تولید فیلم استفاده کند و برای دنیای کسب‌و‌کار ساخته نشده‌اند!
فعلی که باید در مورد ایده‌های استارت آپ استفاده کنید “فکر کردن” نیست بلکه “مشاهده کردن” است! در شرکت وای کامبیناتور، ما به ایده‌هایی ارزش می‌دهیم که نتیجه مستقیم تجربیات شخصی شما باشد و به اصطلاح ایده ارگانیک باشد. تقریبا همه استارت آپ‌های موفق، کارشان را اینطور شروع کرده‌اند.

بگذارید همینجا بگویم که شرکت وای کامبیناتور ایده‌های تجاری را جذب می‌کند و اگر به نظرش احتمال موفقیت داشته باشند، روی آن‌ها سرمایه گذاری می‌کند. یعنی به اصطلاح این شرکت یک “شرکت شتاب دهنده” است. خوشبختانه اخیرا مساله شتاب دهنده در کشور عزیزمان هم پیاده شده است که می‌توان کمک بزرگی به کارآفرینان جدید باشد!
اگر می‌خواهید چند تا از بزرگ‌ترین شتاب‌دهنده‌های ایرانی را بشناسید، می‌توانید شرکت‌های آواتک، مپس، دیموند و … را جست و جو کنید.

راه‌حل به تنهایی کافی نیست!

از کجا می‌توانید مطمئن شوید که استارت آپ شما مشکلی را حل می‌کند؟ اگر مطمئن نیستید، از خودِ مشکل شروع کنید: مشکل‌ها همه جا هستند. فقط باید به قول پائول گراهام مشاهده و سوال بکنید: چه چیزی شما را اذیت می‌کند؟ در کارتان چه چیزی انجام می‌‌دهید و به خودتان می‌گویید: “کاش بجاش میتونستم….”؟
مثلا همین اسنپ خودمان را ببینید. قبل از اسنپ همه تاکسی می‌گرفتند اما این کار سختی‌های خودش را داشت. مثلا بعضی وقت‌ها، ماشین آماده نداشتند و باید منتظر می‌ماندید. یا حتی فاصله آژانس از شما دور بود و باید کلی معطل می‌شدید. حتی برای خود من پیش آمده بود که به آدرسی می‌خواستم بروم که نه خودم بلد بودم و نه راننده!و اینکه همیشه باید پول نقد با خودتان حمل می‌کردید! ولی همه این مشکلات به کمک اسنپ حل شده‌اند و کار خیلی راحت‌تر شده است.
متاسفانه فرمول راحتی برای انجام این کار وجود ندارد. فقط باید ذهن‌تان را عادت بدهید که مشکلات اطراف‌تان را متوجه شود، بداند که چرا این مشکلات وجود دارند و اصلا برای چه کسانی مشکل حساب می‌شوند. فقط بعد از انجام این کارها می‌توانید راه‌حل خوبی پیشنهاد بدهید. بگذارید کمی با شما روراست باشم. اگر این کارِ آسانی بود، همه می‌توانستند کارآفرین باشند!
وقتی به یک مشکل دردناک رسیدید و آن را تشخیص دادید، تقریبا ۹۰ درصد اوقات راه‌حلش واضح یا راحت نخواهد بود! پس اگر می‌خواهید که کسب‌و‌کارتان موفق و پایدار باشد، باید راه‌حل خلاقانه‌ای ارائه بدهید.
لازم است همینجا بگویم که اکثر مشکلاتی که دور و بر خودتان می‌بینید به نوعی راه‌حل دارند اما مشکل این راه‌حل ها این است که دیگر رضایت بخش نیستند یا دیگر از مد افتاده‌اند و جوابگو نیستند. به این دلیل اولین هدفی که یک استار آپ موفق باید داشته باشد این است که راه‌حل‌های موجود را بررسی بکند و بتواند خلاقیت را چاشنی آن بکند. البته این هم یادتان نرود که سرعت هم مساله خیلی مهمی در این زمینه است. چون اگر شما سریع دست به کار نشوید و سرعت حل مساله را بالا نبرید، کسی پیدا می‌شود که این کار را انجام بدهد.
بیایید به مثال دراپ‌باکس برگردیم. در طول مرحله رشد این استارت آپ، هوستون و تیمش به این نتیجه رسیدند که هزینه جذب هر مشتری برای استفاده از ذخیره ابری ۳۰۰ دلار شده است و این بدون شک هزینه زیادی است! حالا تیم دارپ‌باکس چکار کردند؟ یک پیشنهاد خیلی خلاقانه به کاربران‌شان دادند: به ازای معرفی دراپ‌باکس به یک نفر، ۲۵۰ مگابایت فضای مجانی به هر کاربر دادند که نه تنها هزینه کسب مشتری را کمتر کرد بلکه درآمدشان را نیز افزایش داد.

خداحافظیِ موقت!

پس دیدید که تنها شناسایی یک مشکل کافی نیست! باید بعد از شناسایی مشکل، راه‌حل خلاقانه‌ای هم برای آن پیشنهاد بدهید. پیشنهادی که مردم حاضر باشند بابتش پولی بدهند. حالا گذشته از همه این‌ها، تا اینجا که مقاله را خواندید متوجه شدید که استارتاپ چیست و چگونه باید ایده‌پردازی کنیم. دلیل اینکه اسم این بخش را “خداحافظی موقت” گذاشتم این است که بخش‌های بعدی مقاله هم در حال آماده شدن هستند و به زودی روی وبلاگ نوین قرار داده می‌شوند. دیگر شما هم بیشتر از این وقت تلف نکنید و به ایده استارت آپ خودتان فکر کنید!

۵/۵ - (۱ امتیاز)